🌷 🌱هنوز آفتاب کامل غروب نکرده بود، مثل همیشه پدر را به بستن مغازه مجبور کرد، می گفت : پدرجان! کار در هنگام برکت نداره، جمع کن بریم مسجد بعد که اومدیم خودم نوکرتم تموم کارهاتو کمکت می‌کنم و برات انجام میدم، اینجوری پولی هم که در میاری شبهه نداره، آدمو به یه جایی میرسونه.. 🌷 هدیه به روح مطهر امام و شهدا صلوات 💠 دعوت به گروه "شهدا دست ما را بگیرید"👇👇 @shohadadastmarabgirand