26.56M حجم رسانه بالاست
از کلید مشاهده در ایتا استفاده کنید
【روایت مَهدی】 او را مهدی نامیدند شاید بهر عرض ارادتی بر ساحت آنکه بر جراحات قلب‌هایمان پناه می‌شود... مهدیِ فاطمه🌱 تنها شانزده بهار از عمر او گذشته بود اما عزم رفتن کرده بود، رفتنی که هشت سال برگذر لحظه هایش گذر کرد تا مادری تکه‌های پیکر جوان ۱۶ساله‌اش را بر سینه بنشاند همان جوانی که سن و سالش نمی‌رسید تا اسلحه بر شانه بگذارد اما دستی بر سر و روی سِجِلدش کشیده بود... ┄═❁๑🍃๑🌺🌺๑🍃๑❁═‌‌‍‌‎‌‌‌‍‌‎‌┄ 🏷 💢 @shohadakashan