. به ذوالفقار علی سوگند! به سراغتان می‌آییم....!! روزی عمار یاسر محضر مولا رسید و متوجه خشم و تعب مولایش شد. علت را از حضرت سوال نمود. حضرت امیر فرمودند: از کوچه عبور می‌کردم و متوجه شدم مردی در حال دعوا با زنی است و بر سر او فریاد می‌کشد. همین حالا سراغش برو و بگو اگر دست ازین کار نکشد، علی با ذوالفقار می‌آید. عمار پیغام را رساند و مرد کوتاه آمد. بعد عمار با صدایی رسا گفت:  بدانید! اگر کسی بر سر زن‌ها فریاد بکشد، مولای من، تحمل نمی‌کند و با ذوالفقار می‌آید.‌..!! ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‍‌‍‌‍‌‍‌ ‍‌‍‌‍‌‍‌‍‌═✧❁🌸❁✧═ شهدای کوهمره نودان👇👇 https://eitaa.com/shohadakn ═✧❁🌸❁✧═