#سبک_زندگی_شهید_کاوه_25 #عملیّات_روانی_انجام_می داد وقتی #محمود مجروح شده بود . توی شهر را چراغانی کرده بودند و شیرینی می دادند به هم ، همراه با رقص و خنده و این چیزها . #محمود گفت :« آمدند به خودم گفتند ، حسابی زخم و زار بودم نمی توانستم تکان بخورم ، ........نمی شد نشست و دید بچه ها روحیه شان را باخته اند . لباس فرم پوشیدم ، پوتین پام کردم ، رفتم توی شهر ، قرص و محکم راه رفتم توی بازار ، جایی که مردم میزدند و می رقصیدند .» گفتم:« برای چه #جشن گرفته اید ؟» کسی می گوید :« #کاوه مُرده ، بفرما دهن خود را شیرین کن . خنده هم بکن .» #محمود صاف می ایستد و با درد می گوید :« #کاوه منم هنوز زنده ام ، به کوری چشم آن هایی که نمی توانند ببینند .» کانال شهدای شهرستان قاینات @qaen1398