🥀 🕊☘ 🌸مادر شهید : 🍀 در دوران کودکی بسیار پر جنب و جوش بود. یکی از روزها روی حصار پله، نمدی قرار داد و روی نمد پتو و زیرانداز قرار داد و روی آن نشست و ادای اسب سوار ها را در می آورد در حالی که مشغول بازی کردن بود از روی حصار سر خورد و به زمین افتاد من که او را زیر نظر داشتم سراسیمه به نزد او رفتم و او را بغل کردم و به درمانگاه آوردم دکتر معاینه کرد و گفت استخوان دست چپ او جا به جا شده سپس با آب گرم مشغول گرم کردن دستش شد و آرام دستش را جا انداخت بعد از دو هفته پانسمان دست علی را باز کردیم و دستش خوب شد . 🌸خواهر شهید : 🍀برادرم بسیار مرد صبور ، با وقار و با محبت بود حجب و حیای خاصی داشت که زبانزد اقوام و فامیل بود . امانتدار خوبی بود چه در خانواده ، بسیج و یا در جبهه و جنگ .به نظم اهمیت زیادی می داد کسی حق نداشت به وسایلش دست بزند کمتر حرف می زد و بیشتر عمل می کرد. هیچگاه شعار نمی داد و اخلاقی که داشت اگر به کسی کمک می کرد هیچ گاه آن را عنوان نمی کرد . 🌴 🕊🌷 🌴 ✨🌙 @shohaday_110