💢 . ▪️خاطره ای از خانم فاطمه صدیقی همسر سردار شهید احمد شکی:ماه مبارک رمضان سال ۶۲ بود؛من و احمد به مشهد مقدس مشرف شدیم. در پابوس آقا علی ابن موسی الرضا(ع) احمد خوابی دید و به من گفت: فاطمه جان! دیشب در خواب یکی از شهدای محله را دیدم. همگی در حرم آقا بودیم. به او گفتم: تو که شهید شدی! ▪️ گفت: آره احمد جان! من آمده ام بشارتی بهت بدم که ان‌شاءالله خیلی طول نخواهد کشید که تو هم در زمره یاوران سیّدالشهداء(ع) مهمان ما می شوی. پرسیدم: حالا کی؟ گفت: منتظر باش تا سه سال دیگر... بعد انگار وسط زوّار محو می شود. تا به خودم آمدم حیران شدم که این شهید کجا غیبش زد... . @shohaday_110