⭐️یادی از سردار شهید سید محمد کدخدا⭐️
🌹سيد محمد عازم منطقه بود. با همه خدا حافظي کرد و از خانه خارج شد. چند دقيقه بيشتر از رفتنش نگذشته بود كه برگشت. گفتم: انگار برگشتي؟
همانطور كه به من، حياط و بچه ها نگاه مي كرد، بهانه آورد كه تسبيحم را جا گذاشتم. بعد ادامه داد: « مواظب خودتان باشيد.»
باز به من نگاهي انداخت، پشتم لرزيد. سید مهدي پنج سالش بود، دستي روي سر سيد مهدي كشيد و گفت: « مراقب مادرت باش، هر كاري داشت برايش انجام بده، مواظب خواهرت هم باش.»
رفت بي آنكه تسبيحش را پيدا كند، حسي غریب به من مي گفت اين آخرين ديدار است.
🌹🍃🌹🍃
#ڪانال_شهداےغریـب_شیـراﺯ:
ﺩﺭ ایتا :
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
#نشردهیـد یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید