⭐یادی از سردار شهید امان الله عباسی⭐
اصلاً اهل مطرح شدن نبود، اینکه بگوید من چی ام، یا چه کار کرده ام یا می کنم. حتی وقتی مرحوم پدر و مادرمان از ایشان می پرسیدند: سمت و مسئولیت تو چیست؟
تنها جواب می داد:« هیچ. من فقط این راه را می روم و می آیم.»
یکی دو باری که از ناحیه پا مجروح شده و به خاطر آن می لنگید، اگر کسی از او می پرسید: چی شده؟
خونسرد می گفت: «پوتین، پایم را زده!»
بعد از شهادت و بعد از جنگ هم همین طور است، نسبت به سایر همرزمان و هم رده هایش کمتر کسی است که نام و خاطره و عکسی از امان دیده یا شنیده باشد!
زمانی که گلزار شهدا شکل و شمایل قدیمی داشت و قاب های آلومنیومی بالای قبور شهدا بود. مثل همه خانواده شهدا، ما هم عکس امان را بالای مزارش گذاشته بودیم، اما به همین هم راضی نبود و مرتب این عکس از قاب بیرون می افتاد...
🌹🍃🌹🍃
#ڪانال_شهداےغریـب_شیـراﺯ:
ﺩﺭ ایتا :
https://eitaa.com/shohadaye_shiraz
#نشردهیـد یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید