جواد در حین نقاشی حرم اباعبدالله(ع) شهید شد. همراه پیکرش شب ساعت ۳ بود که به
#شیراز رسیدیم.
خسته به خواب رفتم؛ در خواب دیدم در حال تلقین جواد هستم. یک لحظه سربلند کردم؛ دیدم حبیب هم لبه قبر نشسته است.
گفتم چرا برنمیگردی؟ خانواده ات چشم انتظارند.
خندید و گفت نمیخوام.گفتم حداقل بزار یه نشان قبر برات بزاریم ؛ خانواده آرام بشن.
با خنده گفت خوب بزارید.
روز بعد جریان را به مسئولین بنیاد گفتم. قرارشد بالای سر قبر جواد؛ قبری هم برای حبیب حفر شود. کارهای تشییع انجام شد. مادر جواد داخل قبر رفت؛ گفت وصیت کرده که خودم او را در قبر بگذارم تا دشمنها شاد نشوند و مادران شهدا روحیه بگیرند.
بعد صدای من زدند و گفتند شما برای تلقین بروید. وارد قبر شدم؛ صحنه خواب دیشب جلویم ظاهر شد. همان قبر دیشب بود.قبر حبیب هم جایی حفر شده بود که در خواب دیده بودم. قرارشد لباسی از حبیب را داخل قبر بگذاریم. حاج محمود حافظ را درآورد و تفالی زد. ابیاتی آمد که روی سنگ مزار حبیب حک شد.
من از دیار حبیبم نه از بلاد غریب
مهیمنا به رفیقان خود رسان بازم.
#شهید حبیب روزیطلب
#شهدای_فارس
*🦋--🍃─┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅─🍃-🦋*
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75