💥خمپاره و رسوول... توی سنگر هر کس مسئول کاری بود. یک بار خمپاره ای آمد و خورد کنار سنگر... به خودمان که آمدیم ، دیدیم رسول پای راستش را با چفیه بسته است... نمیتوانست درست راه برود . از آن به بعد کارهای رسول را هم بقیه بچه ها انجام دادند .. کم کم بچه ها به رسول شک کردند ، یک شب چفیه را از پای راستش باز کردند و بستند به پای چپش... صبح بلند شد ، راه افتاد ، پای چپش لنگید...!!😳 سنگر از خنده بچه ها رفت روی هوا...😂 تا میخورد زدنش و مجبورش کردن تا یه هفته کارای سنگر رو انجام بده... خیلی شوخ بود ، همیشه به بچه ها روحیه می داد ، اصلا بدون رسول خوش نمی گذشت... 🌷 اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم ❣ •┈┈••✾❀🌷❀✾••┈┈• @Shohadayeestahban •┈┈••✾❀🌷❀✾••┈┈•