تاریخ از رشادت تو بارها شنید شاید هزار سال کسی چون تو را ندید شعرم شکست اول قاف تو را نوشت وصف توسخت بود،قلم هرچه می‌دوید مقصوداسم نیست که‌تقسیم‌گشته است انگشتري که بر سر انگشت می تپید هرگز نسوخت دست علمداري کسی وقتی که برضریح علی دست‌می‌کشید دستی که در میانه‌ي هر قفل بسته‌اي با ذکر یا حسین شود بارها کلید آتش هزار بار گلستان و باغ شد وقتی خدا به آتش نمرود می دمید از خون پاك حضرت قاسم میان باغ هر قطره روي غنچه و گلبرگ می چکید گفتی که‌هرکه زندگیش‌چون‌شهید شد آخر به راه عاشقیش می شود شهید در عرصه ي جهاد و شهادت ز نام تو این جمله ي قصاربه گوش جهان رسید وقتی‌که‌درکلاس علی‌درس‌خوانده است قاسم همیشه زنده وجاویدمانده است ✅برگرفته از کتاب اسطوره پیکار 🌹@omolbaninbahrami کانال شاعر ارزشی (ام.خزان)