🌹 . 🔹مادرش میگفت : خواب دیدم چند تا خانم بزرگوار آمدند و گفتند :آمدیم بچه ات را ببریم. گفتم شما را به جان امام رضا (ع) بچه ام را نبرید من خیلی برایش زحمت کشیده ام. نگاهی به من کردند و گفتند : اگر شما بدانید که او را به کجا می بریم می گویید به جان امام زمان (عج) ببرید ،خوشحال شدم و گفتم به جان آقا ببرید .همان زمان پدرش از جبهه برگشته بود .وقتی که بلند شدم حال و هوای دیگری داشتم شروع کردم به آب و جارو کردن منزل و قند شکستن .همسرم که تازه از منطقه جنگی برگشته بود و از شهادت سید محمد هم خبر داشت از سر و صدای کارمن بیدار شد و پرسید :خانم چه کار می کنی ؟ گفتم دارم قند خرد می کنم .گفت خانم قند بیشتر خرد کن و اگر چیزی نیاز هست بخر که یکی از پسر هایت به شهادت رسیده است . . 💢کانال خبری @shohadayeiran57