⭕️کدام مذاکره محترمانه؟!بوش پدر که سر‌تان کلاه گذاشت! 🔹وزیر لندن‌نشین دولت اصلاحات ادعا کرد: زمانی که برای مذاکره مستقیم مقاله نوشته بود، دعوت دولت آمریکا محترمانه بود. عطاءالله مهاجرانی در روزنامه اعتماد، نوشت: "نبايد مذاكره را تبديل به تابو كرد. در ارديبهشت سال ۱۳۶۹ كه مقاله «مذاكره مستقيم» را در روزنامه اطلاعات نوشتم و ايمان و امان به سرعت برق، مي‌رفت كه مومنين رسيدند! جورج بوش پدر، محترمانه از ايران دعوت كرده بود، كه درباره مسائل دوجانبه با ايران گفت‌وگو شود". ♦️صرف‌نظر از اینکه لغو تحریم‌های برجامی و پسابرجامی، صداقت و حسن‌نیت و اراده لازم دارد و نه مذاکره، باید ماجرای «دعوت محترمانه» (!) دولت بوش پدر را به‌عنوان عبرت و از زبان مرحوم هاشمی و آقایان ظریف و موسویان بازخوانی کرد. 🔹سید حسین موسویان (از افراد معتمد هاشمی و روحانی) مي‌گويد هاشمي و خاتمي به شکل واقعي دنبال مصالحه با آمريکا بودند اما هر دو به‌خاطر عملکرد آمريکايي‌ها ناکام ماندند. او در کتاب خود می‌نویسد: ♦️«رفتار آمریکایی‌ها، دیدگاه آیت‌الله خامنه‌ای را مبنی بر اینکه آمریکا به دنبال یک رابطه عادلانه و متوازن نیست تقویت می‌کند و همان‌طور که گفته، آمریکا به‌دنبال یک رابطه ارباب و رعیتی است. با این حال، علی‌رغم دیدگاه بدبینانه آیت‌الله خامنه‌ای درباره آمریکا، رفسنجانی و خاتمی هر دو به شکل واضحی به‌دنبال مصالحه با ایالات متحده بودند». 🔹موسویان ادامه می‌دهد: «رفسنجانی به سختی تلاش کرد تا بتواند به این هدف برسد و تأکید کرد اگر سیاست‌های آمریکا به درستی اصلاح شود، از سرگیری روابط با واشنگتن با اهداف ایران تناقضی نخواهد داشت. رفسنجانی تمامی تلاش خود را برای پایان بخشیدن به بحران گروگان‌گیری لبنان انجام داد، با این امید که بوش (پدر) رئیس‌جمهور آمریکا پایبندی وی به سیاست «حسن‌نیت، حسن‌نیت را در پی خواهد داشت» را ارج نهد اما وی در این امر ناکام ماند. (بعدها) تحت ‌اشراف خاتمی، ایران با امید مصالحه، به ایالات متحده در افغانستان کمک کرد و زمینه وسیعی را برای چانه‌زنی ارائه داد، اما دولت جورج دبلیو بوش (پسر) آن را رد کرد. آیت‌‌الله خامنه‌ای هرچند بدبین بود، اما این تلاش‌ها برای مصالحه را با مانع مواجه نکرد». ♦️ماجرا از این قرار بود که بوش پدر یکی از دستورکارهایش را آزادی آمریکایی‌‌هایی که در لبنان توسط حزب‌الله به گروگان گرفته شده بودند، اعلام کرده بود و بر همین اساس نیاز وافری به کمک ایران در این راه داشت. او با صدور یک بیانیه‌ای فریبکارانه، ایران را تنها ابزار ممکن برای آزادی گروگان‌ها دانست و نوشت: «حسن‌ نیت، حسن‌ نیت می‌آورد». بوش پدر با خاویر پرز دکوئیار دبیرکل سازمان ملل تماس گرفت و گفت: «می‌تواند امتیازهایی به ایران بدهد». 🔹مشاور دبیرکل سازمان ملل در دیدار با هاشمی می‌گوید: رئیس‌جمهور آمریکا تقاضا کرده که به آزادی گروگان‌های آمریکایی در بیروت کمک کنید. البته این کمک بی‌اجر نمی‌ماند. پس از آزادی گروگان‌ها، ایران در انتظار مشاهده حسن‌نیت طرف مقابل می‌ماند اما پس از گذشت مدت‌ها خبری از وعده طرف آمریکایی نمی‌شود. بنابراین مقامات ایرانی با پیکو مشاور دبیرکل سازمان ملل تماس می‌گیرند و اعتراض می‌کنند که چرا خبری از تحقق وعده آمریکا نشد؟ پیکو نیز به مقامات آمریکایی منتقل می‌‌کند «ایرانی‌ها منتظر عملی‌شدن وعده آمریکا هستند. باید منصف باشیم، چون من به آنها قول دادم». اما آمریکا زیر تعهدش می‌زند. ♦️محمدجواد ظریف هم در کتاب «آقای سفیر» با‌ اشاره به همین بدعهدی می‌نویسد «آمریکایی‌ها پیغام داده بودند اگر شما به آزادی گروگان‌‌های آمریکایی کمک کنید، ما حسن‌نیت خواهیم داشت، که به‌معنای آزاد کردن دارایی‌های ایران و از این‌گونه کارها بود. اما به قولشان عمل نکردند. 8 گروگان آمریکایی آزاد شدند. این یکی از نشانه‌های عدم پایبندی آمریکایی‌ها به تعهداتشان بود که در مرحله آخر گفتند به‌دلایل انتخاباتی نمی‌توانند قولشان را عملی کنند». 🔹مرحوم هاشمی رفسنجانی هم در خاطرات روز 10 اردیبهشت 1369 ماجرا را این‌گونه روایت می‌کند: «شب به خانه آمدم. در حالی که مشغول نوشتن خاطرات بودم، به اخبار بخش فارسی صدای آمریکا گوش می‌دادم، خبر داد که دومین گروگان آمریکایی در لبنان، امشب آزاد شد. اظهاراتی شده که نشان می‌دهد، دولت آمریکا می‌خواهد تا پایان آزادی همه گروگان‌هایش، امتیازی ندهد». ♦️روزنامه کیهان 💢کانال خبری @shohadayeiran57