⭕️در دورهمیِ تبیینیِ چهارشنبه 10/28/ چه گفتیم؟ 🔰"دیکتاتور" - در فتنه و تهاجم اخیر، "مرگ بر دیکتاتور" بیش از هر شعار دیگری شنیده شد و منظورشان، هم کلّیت نظام و هم رأس حاکمیت بود. لذا ضروری است معنای این واژه مورد بررسی قرار گیرد. - دیکتاتور به معنای کسی است که خودرأی است و دائما نظراتش را خارج از قانون و درجهت منافع خود یا خویشان یا همفکرانش به دیگران دیکته میکند که گاهی همراه با بی رحمی و ستم‌ میباشد. خودکامگی، استبداد و تمامیت خواهی از جمله واژگان مترادف دیکتاتوری است. - در حکومت های دیکتاتوری، رأس حاکمیت، قدرت مطلق است و دیگران به هیچ عنوان نمی‌توانند اظهار وجود کنند و رأی خود را به کرسی بنشانند. - در دیکتاتوری های به شیوه ی قدیم، مردم حق رأی ندارند و هیچ انتخاباتی برگزار نمی‌شود یا اگر هم برگزار شود، بصورت فرمایشی و صوری و ظاهری است. مانند عربستان و امارات؛ - در دیکتاتوری نوین، باز هم قدرت مطلق از آنِ یک گروه خاص است منتها با توجه به تجربیات قبلی، بصورت عیان و واضح عمل نمیکنند. بلکه با پول و رسانه، حرف خود و سیاست خود را دیکته می‌کنند. مانند آمریکا و انگلیس؛ - اساسا برای اینکه دیکتاتوری را در یک کشور بررسی کنیم باید سه لایه یا سه سطح مورد کنکاش قرار گیرد؛ اول ماهیت آن نظام، دوم ساختار قدرت، سوم عملکرد مسئولین. - اول: در جمهوری اسلامی، ماهیت نظام براساس مردم‌سالاری دینی است؛ یعنی حاکمیتِ قانون الهی همراه با حضور و رأی مردم. مردم هم در محقق کردن حاکمیت برگزیدگان خدا و هم در انتخاب مجریان و قانونگذاران ایفای نقش میکنند. - دوم: ساختار قدرت در کشور ما به گونه ای است که هم مردم در انتخاب عناصر اصلی نقش اساسی دارند و کاملا آزادند، هم تفکیک قوا به نحوی است که استقلال کامل دارند، هم نیروهای مسلح تحت امر رهبری عادل و باتقوا هستند که منافع و مصلحت مردم و اسلام را درنظر دارد و هم مطبوعات و رسانه‌ها می‌توانند آزادانه عملکرد نهادها را نقد کنند. - سوم: عملکرد مسئولان اما، متفاوت بوده است. اساسا هرجا بی قانونی صورت بگیرد، نقطه ی آغاز دیکتاتوری است. توصیه ی مکرر امام و رهبری همواره رعایت قانون بوده است. در انتخابات ها، در مناظره ها و در التهابات و هیجانات سیاسی و اجتماعی همواره رهبری دعوت به قانون کرده اند. بارها از رهبری خواسته اند ایشان در انتخابات، رأی مردم را درنظر نگیرند و مداخله کنند اما با قاطعیت رهبری در حفظ آراء مردم مواجه شده اند. بارها رهبری نسبت به کرسی های آزاداندیشی به مسئولان سفارش کرده اند. بارها اقشار مختلف در برابر رهبری به طرح دیدگاه های انتقادی پرداخته اند. هرچند درخصوص نحوه ی اجرای تجمعات مطالبه گرایانه، ضعف قانون داریم، لیکن بارها چنین تجمعاتی برگزار شده است. فقط در دو سال گذشته در سراسر کشور ده ها تجمع صنفی برگزار شده که بسیاری از آنها نتیجه بخش هم بوده اند مانند رتبه بندی معلمان. اگر رهبری دیکتاتور بود، خاتمی و روحانی که دیدگاهی متفاوت از رهبری داشتند، رئیس‌جمهور نمی‌شدند. اگر رهبری دیکتاتور بود، این همه آزادانه در نهان و عیان به ایشان هجمه نمیشد. اگر رهبری دیکتاتور بود این حجم از ملاقات ها و دیدارها با اقشار مختلف مردم نداشت. اگر رهبری دیکتاتور بود صدها ساعت بیانات مستدل و تبیینی در موضوعات مختلف، خطاب به مردم ایراد نمی‌کرد؛ چراکه دیکتاتورها اساسا کمتر با مردم حرف می‌زنند و به طریق اولی از منطق و استدلال و توضیح گریزانند. اگر رهبری دیکتاتور بود در برابر مردم با امر و نهی سخن می‌گفت نه با تبیین و تشریح مواضع همراه با سعه ی صدر. شعار "مرگ بر دیکتاتور" نسخه ای غربی و براندازانه بود با هدف تضعیف صلابت و محبوبیت رهبری در اذهان و دلهای مردم. ✍️سعید عزیز محمدی 💢کانال خبری @shohadayeiran57