🌹 محمد تقی گوشه ای نشسته بود و با خودش زمزمه میکرد و اشک می ریخت. پرسیدم: «التماس دعـا! چه می خوانی؟» گفت: «روضه حضرت عـلی اصــغر (ع)؛ چون میدانم مثل ایشان شهید خواهم شد.!» 🔸 باورم نشد. چون اولین بار بود که به منطقه اعزام شده بود و اصلا قرار نبود خط مقدم ببرندش و اینجا خط سوم بود و اثری هم از تیر و ترکش در آنجا نبود. 🌹 جزئیات و نحوه شهادتش را هم تعریف کرد!. از عملیات که برگشتم فهمیدم بشهادت رسیده؛ تیر به گلـویش خورده بود، همانند شش مـاهــه کــربلا. ◽️راوی: برادر خرسند 📚 خـط عاشقی / بقلم حسین کاجی مـزارمطهـر: حـرم امام رضـا (ع) 💢کانال خبری @shohadayeiran57