🌹فرازی از وصیت نامه ی سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی🌹 🌹🌹خدایا! از کاروان دوستانم جامانده ام. خداونـــد، ای عزیـــز! مـــن ســـالها اســـت از کاروانـــی بـــه جـــا مانـــده ام و پیوســـته کســـانی را بـــه ســـوی آن روانـــه میکنـــم، امـــا خـود جـا مانـده ام، امـا تـو خـود میدانـی هرگـز نتوانسـتم آنهـا را از یــاد ببــرم. پیوســته یــاد آنهــا، نــام آنهــا، نــه در ذهنــم بلکــه در قلبــم و در چشــمم، بــا اشــک و آه یــاد شــدند. عزیـز مـن! جسـم مـن در حـال علیـل شـدن اسـت. چگونـه ممکـن اسـت کسـی کـه چهـل سـال بـر درت ایسـتاده اسـت را نپذیـری؟ خالـق مـن، محبـوب مـن، عشـق مـن کـه پیوسـته از تـو خواسـتم سراسـر وجـودم را مملـو از عشـق بـه خـودت کنـی؛ مـرا در فـراق خـود بسـوزان و بمیـران. من از بی قـراری و رسـوایی جاماندگـی، سـر بـه بیابانهـا گـذارده ام؛ عزیـزم! مـن بـه امیـدی از ایـن شـهر بـه آن شـهر و از ایـن صحـرا بـه آن صحـرا در زمسـتان و تابسـتان مـیروم. کریـم، حبیـب، َمن به کرمـت دل بسـته ام، تـو خـود میدانـی دوسـتت دارم. خـوب میدانـی جـز تـو را نمیخواهـم. مـرا بـه خـودت متصـل کـن.🌹🌹 ستاد کنگره ملی شهدای استان قم https://eitaa.com/shohadayeqom_ir