🔰 دغدغه‌های ! ♨️ دغدغه چهارم: دغدغه ولایت ⭕️ بخش دوم 💢 در یکی از سخنرانی‌هایش گفت: «والله والله والله یکی از مهم‌ترین شئون عاقبت‌بخیری رابطۀ قلبی و دلی شما با این حکیم فرزانه است که امروز سکان‌دار این کشور است.» کسی که بسیاری از کشورها را رفته و همه جا را دیده و از لحاظ معنوی در اوج معنویت است. سه بار قسم جلاله می‌خورد که مهم‌ترین شأن عاقبت به خیری ایستادگی پای این شخص است. این می‌شود دغدغۀ ولایت. شما وصیت‌نامه حاج قاسم را ببینید؛ اولش، وسطش و آخرش، همه‌اش دغدغۀ ولایت فقیه است. ♦️ در همان ابتدای وصیت‌نامه‌اش می‌نویسد: «خداوندا ! تو را شکرگزارم که پس از عبد صالحت خمینی عزیز، مرا در مسیر عبد صالح دیگری که مظلومیتش اعظم است بر صالحیتش، مردی که حکیم امروز اسلام و تشیّع و ایران و جهان سیاسی اسلام است، خامنه‌ای عزیز -که جانم فدای جان او باد- قرار دادی.» و کمی می‌آید جلوتر: «نکته‌ای کوتاه خطاب به سیاسیون کشور دارم: چه آنهایی [که] اصلاح‌طلب خود را می‌نامند و چه آنهایی که اصولگرا. آنچه پیوسته در رنج بودم این‌که عموماً ما در دو مقطع، خدا و قرآن و ارزش‌ها را فراموش می‌کنیم، بلکه فدا می‌کنیم.» همین‌گونه ادامه می‌دهد و می‌گوید چندتا نصیحت دارم: «اول آنها، اعتقاد عملی به ولایت فقیه است؛ یعنی این که نصیحت او را بشنوید، با جان و دل به توصیه و تذکرات او به‌عنوان طبیب حقیقی شرعی و علمی، عمل کنید. کسی که در جمهوری اسلامی می‌خواهد مسئولیتی را احراز کند، شرط اساسی آن [این است که] اعتقاد حقیقی و عمل به ولایت فقیه داشته باشد. من نه می‌گویم ولایت تنوری و نه می‌گویم ولایت قانونی؛ هیچ یک از این دو، مشکل وحدت را حل نمی‌کند؛ ولایت قانونی، خاصّ عامه مردم اعم از مسلم و غیرمسلمان است، اما ولایت عملی مخصوص مسئولین است که می‌خواهند بار مهم کشور را بر دوش بگیرند، آن هم کشور اسلامی با این همه شهید!» 🔻 باز دوباره خطاب به مراجع: «سخنی کوتاه از یک سرباز 40ساله در میدان، به علمای عظیم‌الشأن و مراجع گران‌قدر که موجب روشنایی جامعه و سبب زدودن تاریکی مراجع عظام تقلید؛ سربازتان از یک برج دیده‌بانی دید که اگر این نظام آسیب ببیند، دین و آنچه از ارزش‌های آن [که] شما در حوزه‌ها استخوان خُرد کرده‌اید و زحمت کشیده‌اید، از بین می‌رود. این دوره‌ها با همه دوره‌ها متفاوت است، این بار اگر مسلّط شدند، از اسلام چیزی باقی‌نمی‌ماند. راه صحیح، حمایت بدون هرگونه ملاحظه از انقلاب، جمهوری اسلامی و ولی فقیه است. نباید در حوادث، دیگران شما را که امید اسلام هستید به ملاحظه بیندازند. همه شما امام را دوست داشتید و معتقد به راه او بودید. راه امام مبارزه با آمریکا و حمایت از جمهوری اسلامی و مسلمانان تحت ستم استکبار، تحت پرچم ولی فقیه است.» 🔺 و همین‌گونه وصیت‌نامه را ادامه می‌دهد و می‌رسد به این‌جا: «حق واضح است؛ جمهوری اسلامی و ارزش‌ها و ولایت فقیه میراث امام خمینی (رحمة الله علیه) هستند و می‌بایست مورد حمایت جدی قرار گیرند. من حضرت آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای را خیلی مظلوم و تنها می‌بینم. او نیازمند همراهی و کمک شماست و شما حضرات با بیانتان و دیدارهای‌تان و حمایت‌های‌تان با ایشان می‌بایست جامعه را جهت دهید. اگر این انقلاب آسیب دید، حتی زمان شاه ملعون هم نخواهد بود، بلکه سعی استکبار بر الحادگری محض و انحراف عمیق غیر قابل برگشت خواهد بود. دست مبارکتان را می‌بوسم و عذرخواهی می‌کنم از این بیان، اما دوست داشتم در شرف‌یابی‌های حضوری به محضرتان عرض کنم که توفیق حاصل نشد. سربازتان و دست‌بوستان.» 🔹 و همین گونه ادامه میدهد؛ یعنی شما هر بند از وصیت‌نامه حاج قاسم را ببینید یک دغدغه وجود دارد به نام ولی فقیه. من تعجب می‌کنم چگونه کسی می‌تواند حاج قاسم سلیمانی را دوست داشته‌باشد اما با آقا زاویه داشته‌باشد. مگر چنین چیزی امکان دارد؟ مگر چنین چیزی می‌شود؟ بعضی‌ها به عقاید حاج‌قاسم کار ندارند، خوش‌شان نمی‌آید. ما باید بتوانیم این افراد را که فقط همین جوری خوشش می‌آید به عنوان یک کسی که شجاع است بتوانیم سطح او را ارتقا دهیم. از سطح دوست‌داشتن فردی به دوست‌داشتن یک مکتبی به نام «مکتب سلیمانی.» این حاج قاسم یک مکتب بود آقا فرمودند حاج قاسم شخص نبود، مکتب بود. 🌐 برای مطالعه متن کامل سخنرانی به مناسبت سالگرد شهادت سردار دل‌ها، به صفحه مجازی زیر مراجعه نمایید: https://soada.ir/parvandeh/daghdaghe_hajghasem/ 📡 پایگاه خبری تحلیلی وَرْاُئوی 🕯 میعادگاه شهدای وَرجُوی @varjovi @shohadayevarjovi