📍مرحوم آیت الله ممدوحی روزی در محضر مرحوم علّامه طباطبایی بودیم که یکی از دوستان حاضر در آن جلسه این بیت عارف شیراز را زمزمه کردند کاروان رفت و تو در خواب و بیابان در پیش کی روی؟ ره ز که پرسی؟ چه کنی؟ چون باشی؟ یکباره مرحوم علّامه دست در مقابل صورت گرفت و سخت گریست و در حالی که شانه‌هایش به شدت تکان می‌خورد، با خود زمزمه فرمود: «کی روی؟ ره ز که پرسی؟ چه کنی؟ چون باشی؟» گویا آن کس که در بیابان از کاروان بازمانده و راه نمی‌داند، خود او است آن گریه قلب حاضران درجلسه را چنان به آتش کشید که هرگز شعله آن در جانشان به سردی نمی‌گراید رَحِمَهُ اللّهُ وَاَنْزَلَه فِی جِوارِ قُرْبِهِ