جوان مغازه داری که از سادات هم هست می گفت: بابام پیر و زمین گیر است و بیشتر اواقات در بستر بیماری. گوش به زنگ است که کی اذان میشه. با همون حالش یواش یواش از بستر بلند میشه. وضو می گیره. لباس می پوشه. لنگ لنگان خودشو به مسجد میرسونه. وقتی مسجد میره نماز میخونه، با حاج آقا و مسجدی ها صحبت می کنه انگاری چندین آمپول تقویتی ب 12 و... بهش تزریق شده، شارژ میشه و بر می گرده. فرزند دوم پیرمرد حکایت ما روحانی است و در دفتر آیت الله مظاهری در اصفهان مشغول است. 🕌🙏تجربه: در شاهرود به اتفاق حاج آقا به عیادت پیرمردی رفتم. وقتی رفتم نا نداشت حرکت کند. به دین و حاج آقا خیلی ارادات داشت. انگاری بخش زیادی از یخ رنجوری و کسالتش خُرد خرد زیر شعاع معنوی آن عالم وارسته ذوب شد، کم کم حرکت کرد و در بستر نشست و آهسته آهسته شروه به حرف زدن کرد. وقتی حاج آقا از اجر بیماری و توجه خدا به بیمار می گفت. گل از گلش می شگفت. وقت رفتن شده بود و موقع خدا حافظی. به رغم درخواست ما تا دم در منزل ما را بدرقه کرد. 🔆🔆 پیرم و گاهی دلم یاد جوانی می کند بلبل شوقم هوای نغمه خوانی می کند .... ادامه را از زبان شیرین استاد شهریار بشنویم https://eitaa.com/shokhi_talabegi/3114 💢فواید دینداری - جسمی - ذهنی(شناختی، عاطفی، هیجانی، تجسمی، رفتاری) - اجتماعی - معنوی 💢دینداری درون سو 💢دینداری برون سو (ابزاری) 💢همنوایی مثبت 💢نفوذ و تسهیل اجتماعی 💢معنای زندگی (شادی و خوشی و رنج، بیماری و مرگ) 🔆🕌