بنام خدا ✅ اجلاس دریای خزر نمایش ورود ایران به تمدنی نو ✍🏻 به قلم محمد مهدی بابایی قسمت چهارم : چرایی تلاش روسیه و چین برای جلب نظر ایران 🟤 همانطور که در قسمت اول ذکر شد پوتین در این بحبوحه هجمه روانی علیه خود ، شدیدا به دنبال یک پشتیبان است ولی ایا تمام ماجرا همین است ؟ چگونه میتوان ایران را دروازه ورود به تمدن دانست ؟ 🔹 در اوایل دهه 40 میلادی ، استالین جنگی 4 5 ماهه را علیه فنلاند موسوم به " نبرد زمستان " آغاز کرد که طی آن به هیتلر و دنیا ثابت شد که قدرت شوروی چیزی بیشتر از یک نمایش نیست . جنگ اوکراین نیز دقیقا به نبرد زمستان تشبیه میگردد . با نگاهی به مسایل میدانی میتوان پی برد که روسیه مقابل یک جنگ همه جانبه با ناتو و متحدانش از شرق ( ژآپن ، کره جنوبی و استرالیا ) شانسی نخواهد داشت مگر اینکه بخواهد دست به عمل انتحاری یعنی حمله اتمی بزند . 🔹 دیگر به تمام کارشناسان نظامی و سیاسیون دنیا ثابت شده که پیروزی مقاومت در سوریه ارتباط زیادی به پشتیبانی نظامی روسیه نداشت و این موضوع مستثنی از بشار اسد رئیس جمهور سوریه نیز نمیباشد . بنابراین میتوان گفت که روسیه دو راه دارد : یا اینکه عقب نشینی کند که غرب قطعا در این صورت نفوذ خود را افزایش خواهد داد و یا اینکه خود را به قدرت متعارفی برساند که توانایی مقابله با غرب را داشته باشد . 🔹روسیه در این جنگ متوجه شد که راه رسیدن به قدرت متعارف فقط افزایش قدرت تسلیحات نیست بلکه مسایل ایدئولوژیکی و صد البته ارتقا سواد نظامی متناسب با زمان موثر ترین شیوه برای افزایش سطح قدرت است که در کنار وجود متحدینی لایق ، قاطع قدرت خواهد بود . به عنوان مثال ایران در سوریه از تجهیزات سنگین و حفاظت فردی که روسیه در اوکراین استفاده میکند استفاده نکرد اما با تلفات بسیار ناچیزی توانست پیروز میدان گردد ( حدود 500 نفر از نیروهای ایرانی و نزدیک 2000 شبهه نظامی ) . درحالی که روسیه در عرض 3 ماه ده ها هزار تلفات از خود به جای گذاشت . 🔹 بنابرین میتوان نتیجه گرفت که روسیه به ایران حتی بیشتر از چین و هند به عنوان یک پشتیبان نیاز دارد زیرا از سویی چین نوعی رقیب محسوب میشود و از سوی دیگر به هندوستان نمیتوان اعتماد نمود . دیگر متحدان نظامی اش نیز مانند بلاروس وزنه ای به حساب نمی آیند . 🔺 ایران دروازه قدرت ابرقدرت های جدید . 🔹 امروزه تمامی کارشناسان به این اذعان دارند که بعد از چند قرن قدرت درحال بازگشت به شرق است . درباره این بازگشت دو احتمال میرود : 1- چند قطب قدرت در شرق شکل بگیرند . 2- یک قدرت بلامنازع شرقی کدخدای جهان تک قطبی آینده شود . احتمالا زیاد است اما به هرطریق قدرت به شرق باز خواهد گشت . 🔹 برخلاف تفکر اذهان داخلی ، روسیه و چین باهم دوست یا متحد نیستند . این دو کشور از دهه های قبل در تلاش برای پیدا کردن جایگاه خود به رقابت بایکدیگر مشغول بودند که این رقابت تا به الان ادامه دارد . چین برای نفوذ در حیات خلوت روسیه یعنی آسیای میانه تلاش زیادی دارد که همین امر موجب بی اعتمادی میان دو کشور شده که امروزه مهم ترین لازمه پیروزی در رقابت مابین خود را جذب قدرت های منطقه ای به خود میدانند . 🔹 پیروی همین اصل نیاز چین و روسیه به ایران به عنوان یک متحد و حامی اصلی بیش از پیش حس میشود . درحال حاضر روسیه ، هند و کشورهای آسیای میانه را در اردوگاه خود دارد درحالی که چین با وجود موفقیت های اقتصادی خود نسبت به روسیه در جذب کشوری تاثیر گذار موفقیت خاصی نداشته . بنابرین پاکستان را برای جبران این امر به سمت خود جذب نمود اما بزودی متوجه شد کشوری که سیاستمدارانش هر یک وابسته به کشوری دیگر هستند وزنه ای به چین نخواهد داد . 🔹 بنابرین این کشور اخیرا برای جلب توجه ایران تلاش میکند زیرا ایران جدای از منابع و ظرفیت های اقتصادی فراوان شاهراه ارتباطی دنیا هم است و با توجه به نزدیکی و وابستگی بلقوه کشورهای آسیای میانه به خود و همچنین تلاش کشورهای منطقه برای برقراری رابطه بهتر با آن ، برای چین ایران یعنی غرب و مرکز آسیا . بدین شکل برگ برنده دست کشوری خواهد افتاد که روابط بهتری با ایران داشته باشد . 🔹 برای روسیه نیز جدای از مسایلی که درباره چین ذکر شد تمایل کامل ایران به چین یعنی از دست دادن آینده نفوذ خود در آسیای میانه ای که از طریق ایران به آبهای آزاد وصل شده . به همین دلیل است که پوتین برخلاف دیدارش با رئیسی در کرملین نمیتواند جلوی ذوق خود را پس از ملاقات ایشان در اجلاس دریای خزر بگیرد و در کل رفتارهای تملق آمیز سران نسبت به رئیسی را میتوان در همین مسایل ریشه یابی نمود . در یک کلام از نظر بسیاری از کشورهای دنیا آینده یعنی ایران . پایان قسمت چهارم محمد مهدی بابایی