✅
حکایت عاشقی
داستان های کوتاه از شهدای ارتش
🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱
♦️
آموزش زبان انگلیسی
✍در سال 1352 بود كه كنكور سراسری زبان انگلیسی افسران اعلام شد. با وجود آن كه مدتی از كتاب فاصله گرفته بودم اما با مروری سطحی وارد آزمایش و خوشبختانه قبول شدم...
☘برای یك دوره ی فشرده به تهران رفتم كه مربی این كلاس ها آمریكایی ها بودند.در این دوره هم قبول شدم و برای سه ماه به آمریكا اعزامم كردند؛ دوره ی تخصصی هواسنجی بالستیك كه مربوط به توپخانه است...من این دوره را با رتبه ی ممتاز گذراندم، طوری كه تمام روزنامه های مركز توپخانه، این خبر را پخش كردند.
🔺چند وقت بعد، فرمانده ی نیروی زمینی، غلامحسین اویسی معدوم، دعوتم كرد؛ تبریك گفت و بعد هم دستور داد تا من از اسلام آباد غرب به اصفهان منتقل شوم و آن جا مربی باشم. آمدیم اصفهان.
🌱 در دانشكده ی توپخانه -كه آن قدر تراكم استاد بود-برایم سر و دست می شكستند.برای طلبه های حوزه ی علمیه، آموزش زبان انگلیسی می گذاشتم و از طرفی خودم هم آموزش تفسیر قرآن و عربی می دیدم.
#امیر_سپهبد_شهید_علی_صیاد_شیرازی
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
🔷اولین و تنها کانال معرفی
#شهدای_ارتش_جمهوری_اسلامی_ایران
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┅┅
🚩کانال شهدایی
#شور_شیدایی
✅
https://eitaa.com/joinchat/1741095207C27c8db9def