مسول حوزه بسیج دانشجویی دانشگاه کاشان در پاسخ به یادداشت اخیر دکتر فهیمی تبار مشاور فرهنگی ریاست دانشگاه کاشان بسم الله الرحمن الرحیم ▪️دیروز نزدیک ظهر بود که یکی از دوستان یادداشتی از دکتر فهیمی تبار مشاور فرهنگی ریاست دانشگاه کاشان را برایم ارسال کرد، یادداشت را مطالعه کردم، کمی تامل کردم که ایشان از کدامین مسجد و هیئت سخن می گوید که چنین جو نابسامان و بی نظمی بر آن حاکم بوده است؟! آیا اصلا چنین مسجد یا هیئتی وجود دارد؟! بیشتر که فکر کردم متوجه شدم ایشان درست می گویند و یک دست مریزاد از ندای درونم روانه یادداشت ایشان شد. آری! ایشان درست فرمودند حسینیه های اصلاحات خیلی وقت است چنین فضایی بر آنها حاکم شده است خصوصا از سال 88 که عزاداری برای را جایگزین عزاداری امام حسین علیه السلام کردند و به جای انتظار مهدی فاطمه سلام الله علیها، منتظر فرج هستند و حتی فرصت بازبینی طرح و برنامه های شان را نیز ندارند، خلاصه اوضاع خیلی بدتر شده است. تازه حضرت اوستاد به احترام هم کیشانشان آبروداری کردند و تجربه نگاری شان را از دقایق بعد از سخنرانی و نوحه سرایی شروع کردند و نخواسته اند از زیر پوست و ''ما فی قلوبهم'' هیأت هایشان با ترجیع بند ''علی برکت الله '' پرده بردارند. از طرفی حقیقتا باید و پرده پوشی این اوستاد سخن را ستود که به گزارش داخل فضای مسقف اکتفا کرده اند و از سطل زباله های درب در که توسط بچه محله های نه غزه و نه لبنان همان محله آتش زده شد و کوچه برزن های شهر را پر از خرده شیشه های بی فرهنگی و بی غیرتی کرده بودند، حرفی نزده اند و البته خوش ایشان یا درایت مشاورین و خداجوی ایشان بوده که درب را زودتر ببندد و بیش از این عطر افشانی نفرمایند. واقعا جای شرمساری دارد که اوستادی چنین خریط فن و خدای سخن چرا باید در چنین مجلسی تحت فشار هم هیأتی هایشان قرار بگیرند و گرسنه و دست خالی از لابه لای دست و پای جمعیت خیس عرق، آبروی شان نیز دستمالی شود و با لباسی چروکیده و سر و وضعی افتضاح آلود از مجالس محرم بیرون بروند!! اما گله ایی دارم از مسولان هیئت هایی که چند روز پیش نیز، مقام معظم رهبری در سخنرانی خود از آنان تقدیر و تشکر نمود. برادران من! واقعا آداب اوستاد ‌شاگردی کجا رفته‌است؟! چرا ایشان را به یکی از صدها هیئت مومنانه و فرهیخته خود دعوت نکردید که ایشان بتوانند در فضای باز، با رعایت کامل مسائل بهداشتی و رعایت پروتکل های بهداشتی عزادرای کنند، شاید همین دعوت موجب می شد، کار تمیز فرهنگی را به برخی آکادمی رفته های کننده واژگان فرهنگ و ادب آموزش دهید. بدون هیچ تعصبی واقعا با خواندن فرمایشات اوستاد در پیج فاخره اشک در چشمانم حلقه زد که چرا رابطه شاگردان این بنده خدا با ایشان آنقدر زیاد است که هیچ کدام بعد از سپری کردن ترم و پاس کردن واحد های درسی شان حتی حاضر نیستند آدرس صدها و با کلاس شهر را حداقل برای ایشان پیامک کنند تا در چنین مخمصه دردناکی نیفتند، واقعا اُف برشما که قدردان این همه درس ها و خط هایی که اوستاد با هزاران تدبیر و ترفند به شما آموخت را ندانستید، مگر چقدر زمان می برد که با خودرو شخصی خود، ایشان را مودبانه سوار کرده و وی را از افتادن در فشار و شعار نجات دهید؛ اگر اینکار صورت می گرفت پایان مراسم اصلا لازم نبود ایشان داخل صف بایستند، بلکه خود بچه هیأتی ها دو سه عدد غذای گرم به ایشان می دادند زیرا مطلع هستند که ایشان نیز جزو سخنران ها منبری های قدیمی این شهر هستند.