♨️ وقتی بزرگترین شرور سیستان به حاج قاسم نامه نوشت ⭕️ در منطقه ای نزدیک به زندگی یک از اشرار بزرگ سیستان گیر افتاده بودیم یکی از نیروهای محلی را قاصد کردیم. گفتیم به بزرگ اشرار بگو بچه‌های حاج قاسم سلیمانی آمده‌اند می‌خواهند با شما صحبت کنند بگو می‌خواهند اتمام حجت کنند. رفت و با بی‌سیم تماس گرفت و گفت خان اشرار گفت که برای مذاکره بیایید. شرایط به گونه‌ای بود که باید می‌رفتیم. هر احتمالی وجود داشت که ما را بگیرند و یا بکشند. اما به خدا توکل کردیم و رفتیم. 💢جلسه مذاکره شروع شد با او مقتدرانه صحبت کردیم. گفتم در سال‌های گذشته جنگ بود و هر جولانی دادید تمام شد. تاکنون به خاطر جنگ فرصت نداشتیم در جنوب شرق کشور متمرکز شویم. الان اگر می‌خواهید به شما امان نامه می‌دهیم سلاح‌هایتان را تحویل دهید و در منطقه آرامش فراهم شود. اگر هم بخواهید مبارزه کنید ما سخت با شما مقابله خواهیم کرد. گفت مثلاً چه می‌کنید؟ گفتم چند تا خمپاره در مقرتان بزنیم، دیگر نمی‌توانید اینجا زندگی کنید. ❎ زندگی اش را تعریف کرد می گفت خشکسالی شد کشاورزی‌ام از بین رفت ۱۰ تا فرزند داشتم که باید شکم شان را سیر می‌کردم. از خوانین بم در زمان طاغوت بپرسید، در گذشته از آنها گندم گدایی می‌کردم. وقتی دیدم امورات زندگی‌ام نمی‌گذرد دست به کار قاچاق زدم. گفتم می‌توانی همین‌هایی که روایت کردی را برای حاج قاسم بنویسی؟ گفت بله. روی کاغذهایی مچاله شده شرح زندگی پر از مشقتش را نوشت. سرآغاز مطلبش را با این عنوان جناب قاسم سلیمانی شروع کرد، و هر چه برایم گفته بود را با ادبیات زیبا و خط خوشی نوشت. من گفتم نامه‌ات را به حاجی می‌رسانم و بعد خبرش را هم به شما می‌دهم. با خیال راحت از منطقه خارج شدیم. 🔰 حسابی خوشحال بودم که عجب ترفندی زدیم الان نیروها را می‌آوریم منطقه را هم که شناسایی کرده‌ایم، حتی در بین راه نقشه عملیات را هم طراحی کردیم. اینها را توی منطقه گیر می‌اندازیم و... 🔰رفتم منزل حاج قاسم سیر تا پیاز ماجرا را تعریف کردم، نقشه را پهن کردم و به حاجی گفتم اگر از این منطقه برویم چند راه داریم، اینها با وجود نیروهای ما در کمین گیر می‌افتند. حاجی گفت نامه‌اش کجاست؟ بده بخوانم ببینم چه نوشته؟ حاجی نامه یک بار دوبار سه بار و چندین بار خواند. گفت مطمئنی این را چنگیز نوشته؟ گفتم بله. گفت برو حمید این بنده خدا را دریاب، این آدم با سوادی است با این ادبیاتی که نوشته معلوم است که واقعاً بزرگ بوده. گفت برو و به او تامین بده و بیاور پیش من با او صحبت کنم. این گزینه مناسبی برای کارهای ما در راستای برقراری امنیت در منطقه است. 🔰 این آقایی که قصه تامین اش را برایتان گفتم، آدم بزرگی بود و حاجی با این تدبیرش و به واسطه امنیتی که به او داد بسیاری از سران اشرار را بدون جنگ و خونریزی به ایران آوردیم، حاجی به او بها داد برخی از اشراری که صاحب قدرت شده بودند و در افغانستان برو بیایی داشتند را به واسطه همین فرد به کشور آورد و خلع سلاح شان کرد. 👌پ.ن: انسان های بزرگ و الهی افکار بزرگ و الهی دارند و اینگونه بود که قاسم سلیمانی شد.