باسمه تعالی بمناسبت شهادت حضرت مولی الموحدین امیرالمومنین علی ابن ابی طالب سلام الله علیه. صبح صادق صبح صادق بیقرار از آن شب دیجور بود سینه سینا خریدار کلیم طور بود آسمان آغوش بر بال عروجش می گشود آه جانسوز ملائک در دلش مستور بود عرشیان در انتظار مقدم او بیقرار هاتف از افشای راز سینه اش معذور بود آسمان بار امانت بر زمین افکنده بود کوه از بار گران سینه اش رنجور بود گشت بی تاب از تحمل سینه تنگ زمین قرعه بر نام مسیحایی دمی دستور بود کوه ازآتشفشان غم سراسرمی گداخت عرصه عالم چو یوم ینفخ فی الصور بود ساقی آنشب دم بدم برشورمستی میفزود شاهد آنجا با تماشای رخش مخمور بود فرش بیتاب از تماشای سحرگاه فراق عرش از شوق وصالش واله ومسحور بود جان او لبریز از فزت ورب الکعبه گشت تیغ عالم جمله بر شق القمر مامور بود تیغ از جام جبینش کام دل بر میگرفت کوثر از صهبای جانش سرخوش ومسرور بود داشت از صبح ازل میثاق بر میعاد خون دیدم از لوح وقلم پیوسته این منشور بود لیله القدرش به فجرآمد سلام از حق شنید اوکه با الفت به نخلستان وشب مشهوربود چون سلیمان سخا بخشید حاجی را نگین خوش نشانی از قبول تحفه ای از مور بود محمد حسین حاجی اسماعیلی التماس دعا