🌹
#من_زنده_ام🌹
#قسمت_دهم
هر چه می گفتم هیچ جوابی نمی شنیدم گوشم را به در چسبانده بودم. فقط میشنیدم که سیده زهرا میگفت بعد از بیست سال قابلگی، خودم به چشم دیدم. قبلاً شنیده بودم اما امروز دیدم. مادرت با ترس و نگرانی التماس میکرد سیده زهرا، تو رو به جدت قسم، بچه ام ناقصه؟ کجاش عیب داره؟ نشونم بدید. همه چیز مثل برق می گذشت صدای ننه مجید را می شنیدم که مرتب می «الحمد الله، سبحان الله تمام این اتفاقات از «الله اکبر» تا حي على الصلاه اذان صبح طول کشید کسی نمی پرسید دختره یا پسر همه نگران سلامت بچه بودند. بالاخره بچه ها همه آمدند و زورمان را یکی کردیم و در را هل دادیم در به همراه ننه مجید از جا کنده شد و بچه ها از ترس پا به فرار گذاشتند و پریدند توی حیاط.
تمام تنم خیس عرق شده بود با چشمهای خیس و با التماس خواستم چیزی بگم اما زبانم بند آمده بود نه میتونستم چیزی بگم نه چیزی بپرسم اما یک بچه دیدم مثل برگ گل تنش هنوز خیس بود، بند نافش را تازه قیچی زده بودند. هر چه نگاه کردم هیچ عیب و نقصی ندیدم. دست هاش پاهاش صورتش سرش گوش هاش همه جا را دست کشیدم. انگشتهاش را دانه دانه شمردم و گفتم: سیده زهرا این که سالمه؟ پس می خواستی جاسم باشه؟
همه خندیدند. بچه را تحویل مادرت دادم و گفتم:
- نترس انگشتاشم شمردم هیچی کم نداره.
اما پچ پچ سیده زهرا و زنهای همسایه تمام نمیشد. مات و مبهوت به هم نگاه می کردند. می خواستم از نگاه های آنها چیزی بفهمم اما نمی شد. باز صدای هق هق مادرت و نوزاد توی هم رفت که سیده زهرا گفت: کلافه ام کردید، این بچه، پرده رو بود. نقاب به صورتش داشت. نقاب (۱) رو برداشتم و کنار گذاشتم که بهتون بدم. این نشونه است.
🌱🌱🌱🌱🌱
بعد از تحصیل در رشته مامایی فهمیدم این نقاب در واقع همان پرده ای است که در دوران جنینی، جنین در آن قرار داشته و در مایع شناور است و از این طریق از او محافظت میشود به هنگام تولد به طور طبیعی از پرده جدا شده و به دنیا می آید و شاید در موارد نادر جنین با تکه ای از این پرده به دنیا بیاید و این تقدس پشتوانه ی دینی ندارد.
@siasikosarieh