🌿حیف عمر که صرف امور بیهوده بشه 🔹️فیلسوف بزرگ جناب جهانگیرخان قشقایی با چند نفر از شاگردانش وارد قیصریه شدند. در آنجا در یکی از اتاق ها سر و صدای ساز و آواز به گوششان خورد . یکی از شاگردان ایشان گفت: حضرت آقا ببینید!!؟ اجازه بدهید من الان می روم واینها را به هم می زنم. خان فرمود: قدری تأمل کنید: این طریق امر به معروف و نهی از منکر نیست. شما الان اگر بروید و این کار را بکنید اینها اتباع ظل السلطانند و بالاخره فردا مؤاخذه می کنند. و اسباب توهین به اهل علم می شوند و ممکن است شما را تحت فشار و ناراحتی قرار بدهند. حالا بیائید همراه من که طریقه امر به معروف و نهی از منکر را نشانتان بدهم. آنگاه خان با شاگردانش به داخل آن حجره رفته و پرده را عقب زده و فرمود: آقایان سلامٌ علیکم! میهمان می خواهید؟ چند نفر از افراد داخل حجره دست پاچه شدند و رنگ از رخسارشان پرید و نگران شدند. خان فرمود: نه من نیامده ام مزاحم شما بشوم... حالا طلبه ها و شاگردان خان هم همین طور مات و مبهوت ایستاده اند و تماشا می کنند. جهانگیر خان به افراد مذکور گفت: خوب آقایان داشتند فلان دستگاه موسیقی را می زدند، بزنید ببینم! آنها هم شروع کردند به نواختن. جهانگیر خان شروع کرد به ایراد گرفتن و اینکه شما این دستگاه را دارید اشتباه می زنید. رو به آن دیگری کرد و فرمود شما بزن ببینم و همین طور یک یک همه افراد داخل حجره آن دستگاه را زدند و خان هم یک یک ایرادشان را گفت. اهل حجره و آقایان طلاب همه مات و مبهوت گشتند و از مهارت و استادی خان در موسیقی شگفت زده شدند. آنگاه جناب خان رو به همه آنها کرد و فرمود: آقایان من هم مثل شما یک وقتی با این آلات سروکار داشتم و چنگی می نواختم و نسبت به همه انواع دستگاههای موسیقی مسلط بودم. اما در نهایت به این نتیجه رسیدم که عمر خود را تلف کرده ام. آیا حیف این عمر نیست که آدم، خود را صرف این هرزه گی ها و امور لغو و بیهوده نماید و شروع کرد به خواندن آیه و حدیث و آنقدر گفت و گفت تا این که مجلس طرب و ساز و آواز، مبدل به مجلس توبه شد و همه سخت گریستند. آنگاه افراد داخل حجره، شیشه های شراب را شکستند و اساس ضرب و ساز و آواز را نیز درهم ریختند و مجلس، یک مجلس روحانی گشت. آنگاه جهانگیرخان در حقشان دعا کرد و فرمود: خدای شما را به توبه ای که کردید، بخشید و خدا ان شاء الله شما را موفق و مؤید گرداند. همانگونه که من هم از گذشتة خود توبه کردم و به حمد الله مؤفق گشتم. 📚منبع: نگاهی به احوال و آراء حكیم مدرس اصفهانی، كرباسی زاده(حوزه نیوز) لینک کانال قصص العلماء https://eitaa.com/ghesasolama