فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روزهای سخت نبرد بود و داستان تلخ و شیرین شهادت بود... روزهای پر از وحشت دشمن و پر از شهامت زدن به دل دشمن، روزهای خاطره انگیز بود که شاید امروز همه به خاطره پیوسته باشد اما پیوسته خاطرات آن را باید تکرار کنیم... سال‌های سخت و طاقت فرسایی بود که در فرسایش روزگار ما را آب دیده کرده بود... او فرمانده میدان بود و در خط مقدم بر تارک تاریخ نشسته بود تا امید دهد و چهره‌ای که در آفتاب سوخته بود تا دلی نسوزد... لبی که به دعا باز شده بود تا به شیون از دست دادن عزیزان به هم نرسند و چشمی که امیدوار به آینده بود تا اشک‌ها از چشم‌ها جاری نگردد... روزها و هفته‌ها در لحظه‌های تلخ و شیرین می‌گذشت و همه چیز رنگ می‌باخت و دل ما بی‌تاب در سینه می‌تپید تا شاید خبری بیاید... فرمانده میدان بود و از سفر می‌گفت و ما منتظر خبر بودیم و قاصدانی که قصد میدان کرده بودند و قصه‌ای که در غربت آن روزها فراموش می‌شود.... ما هنوز چشم به راهیم... شاید دوباره این تصاویر را ببینیم و حماسه‌های گم شده را پیدا کنیم.... 🕊 کانال زندگی به سبک شهدا 🆔 Eitaa.com/sireshohada http://eitaa.com/joinchat/2393309186Cb87aaefb20