🔺ادامه مطلب قبلی 🔹از کوه که پایین آمدم، خبر احتضار شریف مکه را شنیدم. خودم را به اقامتگاه او رساندم. مرا به خاطر سابقه دوستی با او، به کاخ او راهم دادند. 🔸صحنه عجیبی بود. شریف در حال احتضار بود و علمای مذاهب چهارگانه اهل سنت گردادگرد بسترش بودند و تلقینش می دادند؛ اما او هیچ کدام را تکرار نمی کرد. 🌀ناگاه دیدم همان آقایی که در دشت دیده بودم، وارد شد و خطاب به شریف فرمود:«شریف! قل اشهد ان لا اله الا الله»، و او تکرار کرد. ☄تا رسید به آخرین امام. ایشان فرمود:«قل اشهد انک حجة بن الحسن، حجةالله» و شریف تکرار کرد. ⚡️آن شخص محترم برخاست و به سمت در خروجی حرکت و شریف از دنیا رفت. من به دنبال او دویدم، اما به او نرسیدم. از هر کس هم که پرسیدم، کسی او را ندیده بود. اینجا بود که فهمیدم او کسی جز امام زمان نبوده است. 🍁به داخل کاخ برگشتم. علمای چهار مذهب درباره تلقین شریف صحبت می کردند. می گفتند:«او هذیان می گفت!». 📚کتاب میر مهر؛ جلوه های محبت امام زمان. ♨️ ؛ کُنجی برای انس با گَنج خاطرات علما @sireyeolama