🔺طلبه سختکوش!
🔅 آیت الله
#سیدنعمت_الله_جزایری در ایام تحصیل در شیراز، به نسخه بردارى از کتابها، تصحیح نسخه ها و حاشیه نویسى مشغول بود. او گاه تا بامداد کار مى کرد، درس مى خواند و پس از نماز صبح و مطالعه ویژه بامدادى سر بر کتاب نهاده، لحظه اى مى آرامید. آنگاه تا نیمروز تدریس مى کرد و پس از نماز ظهر به درس یکى از استادان مى شتافت.
▪️او خود خاطره آن روزهاى دشوار را چنین نگاشته است:
🔹«
وقتى اذان ظهر برمى خاست به درس مى شتافتم. البته بیشتر وقتها نمى توانستم نان تهیه کنم، بنابراین تا شامگاه گرسنه مى ماندم. اغلب هنگامى که شب فرا مى رسید به اندازه اى در اندیشه درس فرورفته بودم که نمى دانستم در روز چیزى خورده ام یا نه! پس مدتى فکر مى کردم و درمى یافتم که چیزى نخورده ام».
▫️تلاش سید تابستان و زمستان نمى شناخت. براى او همه فصلها فصل درس بود:
🔸«
من درسى داشتم که حاشیه هاى آن را بعد از نماز صبح زمستان مى نوشتم. سرماى هوا و بسیارى تلاش باعث مى شد که خون از دستم جارى شود! سه سال روزگارم بدین سان گذشت...».
📚کتاب گلشن ابرار، جلد یک، صفحه ۲۵۷.
♨️
#سیره_علما؛ کُنجی برای انس با گَنج خاطرات علما
@sireyeolama