زم باشد - قرار خواهد گرفت؛ خواهند دید که اینها چه جوریاند، حرفشان چقدر اهمیت و ارزش دارد، وعدهشان چقدر ارزش دارد. بنابراین یکی از کارهای اساسی ما این است که فریب لبخند و وعدهی دروغ اینها را نخوریم.
یکی هم پرهیز از تنبلی و کمکاری است. کسالت، کمکاری و تنبلی، یک انسان را، یک خانواده را، یک کشور و یک ملت را تباه میکند. همه باید کار کنند؛ کار جهادی. این که ما امسال گفتیم جهاد اقتصادی، یعنی تحرک اقتصادی باید جهادگونه باشد. خب، این راجع به مسائل انقلاب. حرف زیاد است، اما وقت کم است؛ به آن مسائل بعدی هم باید برسم.
اما مسائل منطقه و جهان. در این یک سالی که بین دههی فجر گذشته و امسال هست، ملتهای منطقه در به زیر کشیدن چهار طاغوت موفق شدند؛ این خیلی مهم است. برای اینکه یک ملتی یکی از این طاغوتها را به زیر بکشد، تلاشهای زیادی لازم است. در این سالی که فاصلهی بین آن دههی فجر و این دههی فجر است، چهار طاغوت خطرناکِ خبیثِ این منطقه به زیر کشیده شدند؛ این خیلی حادثهی مهمی است.
یک حادثهی مهم دیگر این است که در تونس و مصر، مردم به اسلام رأی دادند. در مصر حدود هفتاد و پنج درصدِ مردم رفتند پای صندوقهای رأی و به گروههای اسلامی رأی دادند؛ در تونس هم شبیه همین؛ اینها خیلی مهم است. این معنایش این است که همهی تلاشی که آمریکائیها و غربیها و دستگاههای تبلیغاتی و هالیوود و غیره و غیره از لج جمهوری اسلامی در این سالها انجام دادند برای اینکه اسلامهراسی کنند و حکومت اسلامی هراسی کنند، نقش بر آب شده است؛ مردم طرفدار اسلامند.
یکی از آثار این حرکتها، ضعف و انزوای رژیم صهیونیستی است؛ که این هم خیلی مهم است. چون رژیم صهیونیستی در این منطقه حقیقتاً غدهی سرطانی است و باید قطع بشود و قطع خواهد شد، بنابراین بر اثر این حرکتها دچار ضعف و انزوای بیشتر از همیشه شد. جوانان فلسطینی نشاط پیدا کردند، امید پیدا کردند، به مبارزات خودشان و آیندهی خودشان امیدوار شدند. ملتها امیدوار شدند.
البته در بین این ملتها، ملت بحرین از همه مظلومترند؛ چون متأسفانه مورد سکوت و بایکوت همهی رسانههای دنیا قرار دارند. در هیچ منطق انسانی و جهانی، درخواست آنها مردود نیست، بلکه درخواست بحقی است، لیکن مظلوم واقع شدهاند؛ بکلی اینها را از دائرهی تبلیغ و ترویج خارج کردهاند، بلکه علیه آنها مرتباً تبلیغ میکنند. البته اثر هم ندارد. آن ملت هم به توفیق الهی پیروز خواهد شد.
من همین جا به این مناسبت، این جمله را عرض بکنم: حکام بحرین ادعا کردند که ایران در قضایای بحرین دخالت میکند. این دروغ است. نه، ما دخالت نمیکنیم. ما آنجائی که دخالت کنیم، صریح میگوئیم. ما در قضایای ضدیت با اسرائیل دخالت کردیم؛ نتیجهاش هم پیروزی جنگ سی و سه روزه و پیروزی جنگ بیست و دو روزه بود. بعد از این هم هر جا هر ملتی، هر گروهی با رژیم صهیونیستی مبارزه کند، مقابله کند، ما پشت سرش هستیم و کمکش میکنیم و هیچ ابائی هم از گفتن این حرف نداریم. این حقیقت و واقعیت است. اما اینکه حالا حاکم جزیرهی بحرین بیاید بگوید ایران در قضایای بحرین دخالت میکند، نه، این حرف درستی نیست؛ حرف خلاف واقعی است. ما اگر در بحرین دخالت میکردیم، اوضاع در بحرین جور دیگری میشد!
در جهان هم اوضاع، اوضاع غریبی است. آمریکا دچار ضعف شده است - هم ضعف اقتصادی و مالی، هم ضعف سیاسی - این هم یک واقعیتی است. آمریکا در سیاست خاورمیانهای خودش شکست خورد، در قضیهی فلسطین شکست خورد، در قضیهی عراق شکست خورد. آمریکائیها میخواستند عراق را مستقیماً خودشان اداره کنند، نتوانستند - ملت عراق ایستاد و نگذاشت - خواستند دولتی دستنشانده بیاورند، نتوانستند؛ خواستند با کاپیتولاسیون بمانند، دولت و ملت عراق اجازه ندادند. امروز دولت عراق یک دولت مردمی است، ملت عراق یک ملت زنده و بیدار است؛ و همین موجب شد که آمریکائیها بدون هیچ دستاوردی، آنچه که میخواستند، نشد، از عراق خارج بشوند. البته دخالتهای نفتی دارند، دخالتهای امنیتی دارند؛ که لابد ملت و دولت عراق انشاءاللَّه در آینده برای آن هم فکری خواهند کرد.
در قضایای داخلی هم - که آمریکائیها سعی میکنند این را پنهان کنند - آمریکا دچار ضعف است. نمیخواهند اقرار کنند که دچار ضعفند. اوباما در سخنرانی چند روز پیش در کنگره، کمترین اشارهای به این نکرد که ملت آمریکا بیش از چهار ماه است که توی خیابانهایند! توی این هوای سرد، در سرتاسر آمریکا، در ایالتهای مختلف، این همه مردم بیایند توی خیابانها بایستند، در مقابل فشار پلیس و ضربههای سخت پلیس ایستادگی کنند، این قابل اشاره کردن نبود!؟ اصلاً اشارهای نکردند. میخواهند پنهان کنند. این هم حقوق بشرشان است. اروپا هم همین جور است. اروپا هم دچار ضعف است. غیر از مسائل اقتصادی و مالی و پولی - که اینها ضعفهای عجیبی است و مردم را خشمگین کرده است - از لحاظ سیاسی هم اروپا امروز دچار ضعف است