⚫️نتیجه توسل به
#امام_حسین علیه السلام؛
🔸مرحوم آیه الله حاج آقا مرتضی حائری رحمه الله علیه از پدرشان مرحوم آیه الله شیخ عبدالکریم حائری نقل کردند که:
در اوائل تحصیل در کربلا بودم، یکی از شب های وسط هفته در خواب دیدم کسی به من گفت: شب جمعه از دنیا می روی. و من چون مشغول درس و بحث بودم، اشتغال به امور درس باعث شد که خوابم را فراموش کردم. روز پنج شنبه رسید و من با عده ای از رفقایم به یکی از باغ های اطراف کربلا رفتیم؛ در آن جا حالت لرزه به من دست داد و بیهوش شدم. دوستانم مرا با همان حال بر مرکبی سوار کردند و به منزل آوردند، شب جمعه را در حال بیهوشی و اغماء سپری کردم. در همان حال بیهوشی متوجه شدم گویا برای گرفتن جان من آمدند. من در دلم به حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام متوسل شدم و با خود حدیث نفس می کردم و به آن حضرت می گفتم: من از مردن خود ناراضی نیستم و حرفی ندارم، بالاخره باید مرد، ولی فعلًا دستم خالی است شما از خدا بخواهید که عمری به من دهد تا عمل خیری انجام دهم.
پس از توسل به حضرت، کسی از طرف حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام آمد و گفت:
آن حضرت فرمودند: دعا کردم، مستجاب شد.
مأمور قبض روح بازگشت و من به هوش آمدم و خوب شدم. مرحوم آیه الله حاج آقا مرتضی حائری در ذیل نقل این جریان اضافه می کند: خداوند ایشان را آماده کرد تا حوزه علمیه قم را تأسیس نمایند.
📚از یادداشت های دست نویس مرحوم آیه الله حاج آقا مرتضی حائری
https://eitaa.com/sjdf313/768