چرا همواره عمق و تعالیِ حال و روح و اندیشه و هنر با "اندوه" و حمق و پستی و ابتذال با "شادی" توأم است؟ چرا از روزگار ارسطو قاعدهٔ مکتوب بر این است که در هنر، هر چه عمیق است و جدی، "غمناک" و هر چه سطحی و مبتذل، "خنده آور" و "شاد" ؟ چرا روح‌های بلند و دل‌های عمیق؛ اندوه، پاییز، سکوت و غروب را دوست‌تر می‌دارند؟ مگر نه این است که در این لحظات خود را به مرز بی‌پایان عالم نزدیکتر احساس می‌کنند؟ 📚عارفانه @skybook