"پاتوق کتاب آسمان"
‌ غلامحسینِ ایرانه فرصت نکرد از این هم خبردار شود که طومار نیروی دریایی کشورش در شمال به دست روس‌ها
‌ وقتی سربازان هندی جسد را از یک پا گرفته بودند و در چاله‌ای کنار جاده می‌انداختند تا مزاحم رفت وآمد نیروهای انگلیسی نشود، از آن همه ارتش همایونی فقط همين جسد یاور غلامحسین ایرانه مانع پیشروی قوای اشغالگر بود، قوایی که فقط بیست روز بعد تهران بودند. کسی چه میداند، شاید او خوشبخت‌تر از شاه کبیرش بود، شاهی که با وعده‌ی حمایت روس و انگلیس از پادشاهی پسرش کشور را درست مثل یک غریبه‌ی مزاحم ترک کرد.... @skybook