هدایت شده از محفل علوم انسانی المرسلات
⚜️پاسخ از حجت الاسلام سیدمجتبی امین جواهری: سلام و عرض ادب ▪️پرسش شما یکی از مهمترین سوالات در زمینه تحول علوم انسانی کشور است و بنده نیز به اندازه سواد و مطالعاتی که تا امروز داشته ام پاسخی را به صورت خلاصه بیان می کنم: ▪️پیش از بیان پاسخ سوال شما ابتدا به چند سوال مقدماتی پاسخ کوتاه می دهیم. 🔴 سوال اول: علوم انسانی چیست؟ ▫️فارغ از تاریخچه بسیار مهم علوم انسانی در غرب و مبانی فلسفی آن، اگر بخواهیم به صورت کوتاه علوم انسانی را توصیف کنیم می توان گفت مجموعه علومی است که هدف آن کنترل، مدیریت و جهت دهی به عملکرد و رفتار انسان است تا در هر ساحت از حیات انسانی اهداف مطلوب بشری حاصل شود. (برای آشنایی بیشتر با پیشفرض های فلسفی و فکری علوم انسانی در مغرب زمین به رساله جام جم اجتهاد از استاد علی فرحانی صفحه 63 در این لینک مراجعه کنید) ▫️علوم انسانی در ذات خود با معنای عمیقی از گره خورده است. پیشفرض علوم انسانی پذیرش استعمار انسان است به طوری که در مقابل آن نوعی آنارشیسم فردی یا اجتماعی تلقی می شود. حال این که این استعمار در چه هدفی صورت گیرد تابع صاحبان قدرت و تصمیم گیران اصلی جوامع است. ▫️انقلاب صنعتی در انگستان و بعضی کشور های اروپایی سبب چند رخ داد مهم شد: 🔅گسترش ماشین آلات و ابزار صنعتی 🔅افزایش تولید مازاد بر نیاز 🔅تجهیز به سلاح های پیشرفته تر در جنگ 🔅نیاز به مواد اولیه در کشورهای صنعتی 🔅نیاز به بازار مصرف کالاهای تولید شده ▫️با تأمل بر موارد فوق، حجت برای استعمار کشورهای غیرصنعتی نزد کشورهای صنعتی تمام می شود. ▫️دو مسأله مهم یعنی جذب مواد اولیه و تبدیل کشورهای مستعمر به بازار مصرف کالاهای تولید شده تنها با جنگ و تصرف بدست نمی آید. باید برنامه ریزی ثابت و عمیقی برای تأمین دو هدف مذکور طراحی کرد. علوم انسانی با همین هدف صورت بندی می شود و رسیدن به این دو هدف را میسر می کند. ▫️به مرور زمان و با گسترش علوم انسانی، در عمل آن علمی که سبک زندگی فرد و جامعه را تعیین می کند، است. هر ساحتی از حیات بشری در یک رشته از این علوم صورت بندی و مدون می شود و ارتباط متفکرین در هر یک از رشته های علوم انسانی با نهاد مربوط در ساختارهای تصمیم گیر جامعه، اهداف تشکیلات حاکم پیگیری می شود. ▫️احزاب سیاسی در کشور های توسعه یافته نقش واسطه را ایفا می کنند. حزب نتیجه مثلث اندیشمندان علوم انسانی، مردم و سیاستمداران است. آن ها سیاست گذاران اصلی در دولت های منتخب خواهند بود. 🔴 سوال دوم: وضعیت ایران در تصمیم گیری های سیاسی و اجتماعی چگونه بود؟ ▫️در ایران تا زمان قاجار، رشد صنعتی چندانی وجود نداشت و ایران در کنار همسایگان خود با قدرتی نسبی حضور داشت. در دوره قاجار با شدید کشورهای اروپایی مواجه شد و مواد اولیه از کشور خارج و کالاهای مصرفی وارد می شد. طیف گسترده ای از وارد جامعه ایران شدند تا ابعاد مختلف فرهنگ و آداب رسوم ایرانیان را مطالعه کنند و با نگاه واقعی تر نسبت به مسائل ایران تصمیم گیری کنند. ▫️تا پیش از پهلوی نسبت دین با سلطنت مشخص بود. در دوره حکومت صفویه با تنفیذ فقیه و در قاجار با اذن او پادشاه به کشورداری می پرداخت ولی در دوره پهلوی ساختار سیاسی اجتماعی به کلی تغییر کرد و گام اصلی برای ایران برداشته شد و آن مفهوم مدرن «دولت-ملت» است. ▫️ یک ارتباط مدرن میان مردم و حاکمان است. در این ارتباط دولت متکفل بسیاری از امور فردی و خواهد بود و موظف است به نیازهای اساسی مردم رسیدگی کند. سیستم دیوان سالاری کهنه قبلی کنار گذاشته شده و بروکراسی نوین اداری جای آن را می گیرد. مرزهای جغرافیایی، شهرها و روستاها، هنر و فرهنگ، صنعت و تکنولوژی، آب و برق و گاز، راه سازی و عمران، قطار و هواپیما، بهداشت و بیمارستان، آموزش و پرورش و ... همه در شمار دولت قلمداد می شود. ▫️فقها و عالمان دین قبل از دوران چرخش به سمت مدرنیته با نوشتن رساله های اجتماعی، های مختلف و کتب اخلاقی یا رساله های یا فقهی به این مسائل می پرداختند و آنجا که نیاز بود در کار سیاست دخالت می کردند. مثل دخالت علما در جنگ چالدران یا امور فرهنگی سیاسی حکومت و تأثیرگذاری شیخ بهائی، میرداماد و ... . 🔹ادامه در پست بعدی👇👇 🔍محفل علوم انسانی المرسلات 🔥 @ensani_almorsalaat