👆👆👆
▫️با مدرن شدن ایران و گسترش کمی و کیفی دخالت دولت در زندگی شهروندان و پیچیدگی وظایف حکومت، علوم پیشین دیگر قادر به پاسخگویی به نیازهای نظری حکومت پهلوی نبودند. فلسفه تأسیس
#دانشگاه در ایران همین مسأله بود. امکان ندارد جامعه و ساختارها مدرن شود ولی
#علوم_انسانی جدید وارد کشور نشود. متکفل پایه گذاری و ورود علوم جدید به ایران
#روشنفکران شدند و چون روشنفکری در ایران مریض متولد شد و آن چنان که باید به فکر استقلال و عزت ملی نبود و وابستگی زیادی به دربار پهلوی پیدا کرد، روند
#مدرنیزاسیون در ایران ناقص و ناکارآمد صورت گرفت.
▫️این ناکارآمدی بهترین فرصت بود برای آن که علمای اسلام بتوانند پس از دوره ای انفعال، رویکرد و مواجه خود را با این پدیده جدید بازتولید و مشخص کنند. آن ها پس از شکست
#مشروطیت با گذراندن دوره ثبات در زمان شیخ عبدالکریم حائری یزدی و آیت الله
#بروجردی، دوره مبارزه خود را آغاز کردند. این مبارزه به معنای حذف مدرنیزاسیون نبود بلکه آن ها توانستند ویژگی های مهم
#جامعه_مدرن را در میراث فکری و تمدنی خود
#هضم کرده و راه حلی متناسب با آن ارائه دهند.
▫️انقلاب اسلامی ایران و جمهوری اسلامی نتیجه تلاش های امام خمینی و علامه طباطبایی به عنوان دو اسلام شناس معاصر است که مکتب اسلام پس از انقلاب به آن ها مدیون است. عمده نقطه قوت این دو متفکر در رسیدن به الگوی متناسب با امروز از اسلام،
#جامعیت آن ها در بهره گیری نظام مند از علوم مختلف اسلامی است. فلسفه، عرفان، فقه و اصول، تفسیر، اخلاق و ... در نظامی منسجم به رویارویی با تمدن غرب برخواست.
🔴 سوال سوم: علوم انسانی پس از انقلاب چه جایگاهی دارد؟
▫️پس از پیروزی انقلاب و بدست گرفتن قدرت، حال نوبت آن است که مسائل مختلف حاکمیت جمع آوری و صورت بندی گردد و در اختیار متخصصین و اسلام شناسان قرار گیرد تا پاسخی اولا مناسب با معارف اصیل اسلامی (مسیر اجتهادی طی شده) و ثانیا عملیاتی و
#بومی برای آن تهیه کرده و در اختیار نهادهای تصمیم گیر قرار دهند.
▫️دو ویژگی فوق (یعنی انطباق با معارف اصیل اسلامی و عینی بودن یا عملیاتی بودن آن ها) خود بخود دو ساخت مختلف را در این مسائل ایجاد می کند. یک ساحت مربوط به قواعد اصلی و باید های ثابت ایدئولوژی اسلامی است که در فقه طرح ریزی می شود و ساحت دیگر نیازهای متغیر و پدیده های عینی جامعه ایرانی است که در دانشگاه رصد و شناسایی می گردد. برآیند این دو ساحت می تواند الگویی اسلامی مناسب برای پیشرفت و حرکت جامعه ایران ترسیم کند.
▫️متکفل ساحت اول
#حوزه و
#فقه_معاصر است و متکفل ساحت دوم
#دانشگاه است. در ساختار
#جمهوری_اسلامی قوه مقننه نیز با همین رویکرد به دو قسمت
#مجلس_شورای_اسلامی و
#شورای_نگهبان قانون اساسی تقسیم شده است. نمایندگان مجلس باید نیازهای مردم و تحولات جامعه را رصد کنند و اعضای شورای نگهبان موظفند نسبت قوانین مصوب مجلس را با باید های ثابت شریعت اسلامی تعیین کنند.
(برای اطلاعات بیشتر به این یادداشت مراجعه کنید)
🔴 جمع بندی پرسش شما
علوم انسانی غربی در حوزه مبانی تابع آراء فلاسفه غرب بوده و در حوزه مسائل عینی نیز تابع تمدن و زیست انسان غربی شکل گرفته. آن ها با توجه به نیاز خویش این مسائل را صورت بندی و روش مند کردند.
جامعه ایران امروز نیز در مسائل مختلف بواسطه پذیرش معنای خاصی از مدرنیته، شباهت ها و اشتراکاتی با جوامع مدرن غربی دارد که تجربه های آنان را برای ما مغتنم می سازد ولی به این معنا نیست که ما از الگوی نهایی آنان در مدیریت فرد و جامعه استفاده کنیم. الگوی نهایی باید بومی تولید شود ولی تجربه آن ها با مسائل جامعه مدرن می تواند به فرایند الگوسازی در حوزه تمدن ایرانی اسلامی کمک کند و ما را از چالش ها یا فرصت های آینده مطلع سازد.
🔴 نکته پایانی:
▫️تولید علوم انسانی حاصل پژوهش کتابخانه ای نیست، بلکه نتیجه زیست انسان ایرانی مدرن و مسلمان است. ثبت تجربیات زیستی در کتب
#تاریخ_تمدن ، منابعی را برای علوم انسانی بومی و اسلامی فراهم می کند. بنابراین علوم انسانی اسلامی و ایرانی نتیجه یک فرآیند مدت دار است و با سفارش و بودجه به دست نمی آید. اگرچه می توان مقدمات آن و جریان سازی های مورد نیاز را بوسیله این عوامل ایجاد کرد تا جامعه نخبگان علمی، طراوت و شادابی خود را در این زمینه حفظ کند.
🔍محفل علوم انسانی المرسلات
🔥
@ensani_almorsalaat