هدایت شده از فقه روز
💠«فقه» و «فلسفه اجتماعی» 🔹یکی از مسائل مهم در اندیشه مرحوم شهید مطهری، توجه ویژه ایشان به مسئله «فلسفه اجتماعی اسلام» و تاثیر آن در فقه و استنباط احکام است. گویا ایشان چنین معتقدند که فقیه در استنباطات خود باید قبل از استنباط مسائل، «فلسفه اجتماعی اسلام » در آن موضوع را کشف کند و سپس احکام را با توجه به آن فلسفه، استنباط کند و بدون آن فلسفه اجتماعی، فقه دچار اخباریگری و بن بست و تضاد می شود. ایشان این مسئله را در مباحثی همچون «نظام حقوق زن» و «مسئله حجاب» و مسائل مربوط به «عدالت» تبیین و تطبیق کرده اند. در ادامه برخی از عبارات شهید را مرور می کنیم. 👇👇👇👇👇 ➖انكار اصل عدل و تأثيرش كم و بيش در افكار مانع شد كه رشد كند و بر مبناى عقلى و علمى قرار بگيرد و راهنماى فقه قرار گيرد؛ فقهى به وجود آمد غير متناسب با ساير اصول اسلام و بدون اصول و مبانى و بدون . اگر حريت و آزادى فكر باقى بود و موضوع تفوق اصحاب سنت بر اهل عدل پيش نمى‏‌آمد و بر شيعه هم مصيبت اخبارى‏‌گرى نرسيده بود، ما حالا فلسفه اجتماعى مدوّنى داشتيم و فقه ما بر اين اصل بنا شده بود و دچار تضادها و بن‌بست‌‏هاى كنونى نبوديم. ➖شما بايد با منطق و از نزديك آشنا شويد تا بتوانيد جواب آن اشخاص را در برخوردها بدهيد. بديهى است تنها خواندن رساله‌‏هاى عمليّه و آگاهى بر متون فتواها براى اين منظور كافى نيست، بحثى استدلالى، هم از جنبه نقل و هم از جنبه لازم است. ➖دو ضرورت فورى، مسئوليتى سنگين و رسالتى دشوار بر دوش اين طبقه مى‏‌گذارد: يكى ضرورت شناخت صحيح اسلام واقعى به عنوان يك و يك ايدئولوژى الهى و ... ➖سالهاست كه در اثر بى‏‌رشدى ما، در اثر بى‌‏لياقتى ما، در اثر عدم شناخت ما از اسلام و و انسانى اسلام، مقررات اسلام به عنوان چيزهايى دور ريختنى تدريجاً از مدار زندگى اجتماعى ما خارج مى‌‏شود و به جاى آنها مقررات موضوعه و مجعوله ديگران جانشين مى‏‌گردد. **➖ما مى‏‌توانيم يك و يك رشته مبانى حقوقى اسلامى داشته باشيم و مى‌‏توانيم بنشينيم و حساب كنيم ببينيم اسلام چه مبانى حقوقى دارد، چه اصولى در اين زمينه دارد، چه چيزى را مبناى ذى‏‌حق بودن مى‏‌داند و بر طبق چه مبنا قانون وضع كرده؟ و آنوقت مى‏‌توانيم اينها را در بسيارى از موارد راهنماى خودمان قرار دهيم. ➖**عليهذا از نظر و از نظر اينكه به‌‏طور قطع احكام و مقررات اسلام بر مبناى اصول و فلسفه‌‏اى است، زن نمى‏‌تواند مملوك و برده مرد يا در حكم مملوك و برده مرد بوده باشد. **➖از نظر ، نه تنها نتيجه اعتقاد به خدا پذيرش حكومت مطلقه افراد نيست و حاكم در مقابل مردم مسئوليّت دارد، بلكه از نظر اين فلسفه، تنها اعتقاد به خداست كه حاكم را در مقابل اجتماع مسئول مى‌‏سازد و افراد را ذى‌‏حقّ مى‌‏كند و استيفاى حقوق را يك وظيفه لازم شرعى معرّفى مى‏‌كند. ➖آيه مورد نظر، رابطه تكوينى انسانها را در زندگى اجتماعى بيان مى‌‏كند كه «رابطه تسخيرى عموم براى عموم» است و مى‌‏توان گفت از نظر بيان ، مهم‏ترين آيات است. ➖ على ع و معاويه، دو حزب، دو گروه، دو جمعيت با دو طرز تفكر و با دو ، در مقابل يكديگر ايستاده و با هم مبارزه مى‏‌كنند. ➖ پس رو به كعبه ايستادن تنها مبتنى بر يك حكمت و است‏. ➖من اين فرصت را مغتنم مى‌‏شمارم كه به اين وسيله گوشه‌‏اى از را با جوانان در ميان مى‌‏گذارم. اميدوارم بتوانم ذهن آنها را درباره مسائل مربوط به روابط خانوادگى از نظر اسلام روشن كنم. ➖امروز قشر عظيمى از اجتماع كه به غلط خود را «روشنفكر» معرفى مى‏ كنند با نظر بدبينى به اسلام در مسائل مربوط به زن نگاه مى ‏كنند، نمى‏‌دانند اسلام چه گفته است و با ‎ آشنا نيستند و لهذا بدبينى‌‏هاى آنها صددرصد بى اساس است‏. ➖آن نوع عدالت مولى كه قاتلش شناخته شد، در حقيقت او و نوع تفكر مخصوصى بود كه در عدالت اجتماعى اسلامى داشت و خودش شديداً اصرار مى‏‌ورزيد كه عدالت اجتماعى اسلام و صرفاً همين را اقتضا مى‏‌كند. ➖آيا فلسفه زهد فقط فلسفه‏‌هاى اجتماعى است؟ البته هم دارد كه همان مسئله مواسات و ايثار و امثال آن است. 🌀👇 https://eitaa.com/joinchat/1156972562C995b2572a2