💠 عبرت هاى عاشورا و شاخصه های سیاسی آن (۹) ۴ـ فروختن خوشنودى خدا به خشنودى خلق: ✍ بـه دسـت آوردن خـشـنـودى ذات مـقـدّس الهـى والاتـرين آرزوى انسان هاى وارسته است و بندگان راسـتـين خدا و جامعه سالم اسلامى ، همواره مى كوشند تا به چنين مقام ارجمندى دست يابند؛ چنان كه مسلمانان صدر اسلام در ركاب رهبر والامقام خويش همواره در پى خشنودى خداوند بودند و هيچ چـيـز را بـا آن سـودا نـمـى كـردنـد. امـا ايـن ويـژگى ارزشمند، اندك اندك از ميان رفت و مردم ، خشنودى پليدترين آدميان روى زمين را به جاى خشنودى خداوند برگزيدند. ✅ نـقـل اسـت كـه چـون كـاروان حـسينى در كربلا باز ايستاد. عبيدالله نامه اى به امام نوشت و از او خـواسـت كـه يـا بـيـعـت كـنـد و يـا كـشـته شدن را برگزيند. امام (ع) وقتى نامه را خواند، آن را پرتاب كرد و فرمود: لااَفْلَحَ قَوْمٌ اشْتَرَوْا مَرْضاتِ الْمَخْلُوقِ بِسَخَطِ الْخالِقِ، (1) مردمى كه خشنودى آفريده را با ناخشنودى آفريدگار معامله كنند، رستگار نخواهند شد. ✅ و آن گـاه كـه امام (ع)در منزل (بيضه)با حرّ و سپاهش روبه رو شد، ازگمراهى و تباهى مردم خبر داد و فرمود: 🌷 ... اَلا اِنَّ هؤُلاءِ قَدْ لَزِمُوا طاعَةَ الشَّيْطانِ وَ تَرَكُوا طاعَةَ الرَّحْمنِ وَ اَظْهَروا الْفَسادَ وَ عَطَّلُوا الْحُدُودَ وَ اسْتَاءْثَرُوا بِالْفَىْءِ وَاَحَلُّوا حَرامَ اللّهِ وَحَرَّمُوا حَلالَهُ، (2) آگـاه بـاشـيـد كـه اين جماعت ، به زير فرمان شيطان درآمده و اطاعت خداى رحمان را ترك كرده و تـبـاهـى را آشـكـار سـاخـتـه و حـدود الهـى را بـه كـنـار نـهـاده و بـيـت المال را صاحب شده و حرام خدا را حلال و حلالش را حرام كرده اند. 📚 (1) لهوف، ص 138./ مقتل، مقرّم، ص 236. (2) فرهنگ عاشورا، ج1، ص 162./ مقتل، مقرّم، ص 236.