#داستان_پندآموز
خانمی می گفت:
در اتوبوس واحد
دختر جوانی در هوای ابری، عینک آفتابی به چشم داشت.
عینکی درشت با شیشه هایی کاملا سیاه!
دوستم که در کنار من نشسته بود، به من گفت: فکر کنم عینکش را تازه خریده!
دیگری گفت: از آن خانم های پر افاده و قرتی است.
آن یکی گفت: بعضی خانم ها فکر می کنند با کلاسی به عینک دودی است!
نظراتِ مختلف بود که پشت سر هم از راه می رسید.
⁉ تا اینکه یکی از خانمها با صدای بلند گفت:
🕪خانوم! آفتاب بدم خدمتتون؟!
👍بمب خنده منفجر شد.
حتی خود خانمی که عینک دودی زده بود هم می خندید.😂
خنده ی او باعث شد با او خودمانی شویم😄
به او گفتم، دخترم، اینجا در وسط اتوبوس و در این روز ابری، چرا عینک آفتابی به چشم گذاشتی تا مورد تمسخر دیگران قرار بگیری؟⁉
همه اطرافیان منتظر پاسخ و عکس العمل دختر بودند.🤔
پس از چند لحظه سکوت،
دختر جوان، با لبخندی تلخ،
رو به من کرد، و عینک خود را از چشمانش برداشت.
صحنه ی وحشتناکی بود!
یک چشم دختر به طور وحشتناکی صدمه دیده بود و کور شده بود،
دختر گفت: من یک چشم خودم را در تصادف از دست داده ام. 🙁
هر کس چشم من را به این حالت می بیند، متاثر می شود و گاها کوچکتر ها از دیدن چشم به هم ریخته من می ترسند.😲
عینک آفتابی من 🕶 برای احترام به دیگران است تا دیدن چشم درب و داغون من حال شما را بد نکند.
سپس دوباره با لبخند عینک آفتابی درشت و مشکی اش را به چشم گذاشت.😎
🔘ایستگاه بعد دختر با لبخند از اتوبوس پیاده شد.
من ماندم و قیافه های عبوس و غمزده اطافیانم!😣🤔😥🤐😓😢😭😔😯
❌نه به خاطر چشم آن دختر
✔به خاطر قضاوت نا صحیح و گمان بد نسبت به دیگران.
📖 يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا كَثِيرًا مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌۖ (حجرات۱۲)
💠اي كساني كه ايمان آورده ايد! از بسياري از گمانها بپرهيزيد، چرا كه بعضي از گمانها گناه است
🍃🌸
#کانال(سید محمد حسینی واعظ)🌸🍃
🌀 مجموعه ای ارزشمند،
🌀🌀 مطالعه ای هدفمند.
🌀🌀🌀 پذیرای دعوت ما باشید 👇
https://eitaa.com/smhv55