ماجرای تدفین شهدای گمنام در غاری که امروزه به کهف الشهداء معروف شده، چیست؟ در سال ٨۶ عده‌ای از جوانان مومن خیابان ولنجک با هماهنگی بنیاد حفظ و نشر آثار دفاع مقدس تصمیم می‌گیرند در مکانی که قبلا در نظر گرفته‌اند، ۵ شهید گمنام را دفن کنند. برای اینکه زمین را از آلودگی‌ها پاکسازی کنند، برنامه چله خوانی زیارت عاشورا را برپا می‌کنند. برخی از اهالی محل از کار تعجب می‌کنند و پیگیر موضوع می‌شوند. برخی وقتی متوجه ماجرا می‌شوند به خاکسپاری شهدا اعتراض می‌کنند، بچاره‌ها می‌ترسیدند که؛ مبادا قیمت ملکشان پایین بیاید؛ ولی جوانان بر کار خود اصرار می‌کنند. این کشمکش‌ها به حدی می‌رسد که سردار باقرزاده (رییس بنیاد حفظ و نشر آثار دفاع مقدس) نیز وارد ماجرا می‌شود. با هماهنگی سردار باقرزاده اهالی معترض به تدفین شهدا و جوانان در حسینیه محل جلسه‌ای را برگزار می‌کنند. گفت و شنودهای نتیجه‌ای به دست نمی‌دهد. در نهایت سردار باقرزاده به قرآن متوسل می‌شود و آیه ۱۶ سوره کهف در مقابل چشمانش پدیدار می‌شود. با پرس وجو به غاری غریب و خرابه می‌رسند که در بالای خیابان البرز ٢ قرار داشت. انگار همه چیز جور شده بود. غار و اصحاب غار آماده بودند تا در آنجا آرام بگیرند. و چه زیبا گفته شهید آوینی: «تقدیر حقیقی جهان در کف مردانی است که پروای نام ندارند. آنان از گمنامی خویش کهفی ساخته‌اند و در آن آرمیده‌اند. کهفی که آنان را از تطاول دهر مصون داشته است.» 👈رسانه باشید. ⭕️ سربازِ نبرد نرم ↙️ http://eitaa.com/joinchat/95027200C4feefddbb9