🔺وضعیت مراجع و آخوندهای شیعه ▫️آیت الله سیدمحمود دهسرخی: 🔹یکی از تجار بغداد مسجدی در کرکوک برای شیعیان ساخته بود و از آیت الله حکیم یک روحانی باسواد برای اداره امور آنجا خواسته بود. ایشان سید محمدباقر بادکوبه ای را برای این امر اعزام کرد. 🔸بنده دو دیدار با ایشان داشتم و در مورد فعالیت های شان صحبت کردیم. در دیدار اول فرمودند: «من آنجا مخاطبی ندارم، فقط جمعه ها عده ای از روستاهای اطراف می آیند و تمام تلاش من این است که به آنها بفهمانم شیعه هم یکی از فرق اسلامی است». 🌀در دیدار دوم که پس از چند سال صورت گرفت، فرمودند: «در این مدت،‌ توانستم با استفاده منابع اهل سنت، یکی از علمای آنجا را متقاعد کنم که حق با علی (ع) است و مخالفان او غاصب بودند. ▪️به او گفتم: بیا شیعه بودنت را اقرار و اعلان کن. ▫️گفت: حیف نیست که شیعه بشوم. ▪️گفتم: چرا؟ ▫️گفت: «آخوندهای شما هفتاد سال گرسنگی می کشند و به مرجعیت می رسند، بعدها یک کویتی می آید و ماشینی اوراقی را به عنوان سهم امام می دهد، آنوقت شما آخوندها همه جا پخش می کنید که آقا ماشین دارد؛ اما من چند باب مغازه در بغداد دارم، حقوق مکفی هم می گیرم و کلی هدیه برای من می آورند، صبح تا ظهر با این اشباه الخنازير قمار می کنم، ظهر هم می روم نماز؛ اما کسی نمی پرسد چه داری و چه نداری؟ چه می خوری و چه می پوشی؟». 💠راست می گفت. من خودم دیدم به خاطر یک ماشین چه بلایی بر سر آیت الله حکیم آوردند. شیعه ها دلشان می خواهد خودشان مثل معاویه زندگی کنند و علمایشان مثل حضرت علی (ع). 🔅سعَدا؛ روزنه ای به طلبگی بهتر 🆔@soada313 ‌‌