⭕️نگرشی متفاوت به انقلاب اسلامی ایران باتوجه به یک واقعه تاریخی منحصر به فرد 🔸سید (محمد) مجاهد معروف به صاحب مناهل متوفای سال ۱۲۳۲ ه ق می باشد ، علت اینکه به او «مجاهد» می گفتند بدین شرح است: 🔹در آن زمان روسیه به ایران هجوم آورد و آذربایجان را اشغال نمود ، و از آنجا که روسیه بلاد کفر است و اراضی اسلامی را مورد تعرض قرار داد ، فلذا سید مجاهد فتوای جهاد داد. این واقعه در زمان فتحعلی شاه قاجار ، پدر عباس میرزا رخ داد. در آن زمان عباس میرزا ولیعهد و فرمانده قشون بود و در مواجهه با روسیه شکست خورده و عقب نشینی کردند . 🔸 مرحوم سید محمد مجاهد که مرجع تقلید شیعیان بود در کربلا فتوای جهاد داد و خودش شخصا در جبهه و جنگ شرکت نمود ، و همینکه خبرش به مردم رسید که خود مرجع تقلید جهت شرکت در جبهه ی جنگ رهسپار شده است ، هزاران نفر از سراسر ایران از جمله ملا احمد نراقی ، که خودش مرجع تقلیدی بود ، از کاشان به سمت جبهه حرکت کرد ، همچنین ده ها نفر از علمای بزرگ در جبهه شرکت نمودند و صدها هزارنفر آدم ، فتوای مراجع را لبیک گفتند و یک لشکر مردمی عجیب و غریبی به راه افتاد ، وقتی که مرحوم سید محمد مجاهد وارد مدرسه قزوین شد ، مردم آن قدر برای استقبال سید مجاهد مشتاقانه آمدند و شلوغ کرده بودند که برای تیمن و تبرک به آب وضویش باهمدیگر به مشاجره و دعوا می پرداختند و حتی همدیگر را کتک می زدند؛ برای آنکه این قطرات آب سید محمد مجاهد را بگیرند و تبرک بکنند ،همانطور که اصحاب پیامبر به قطرات آب وضوی ایشان تبرک می جستند. 🔹در نتیجه به برکت حضور سید محمد مجاهد و علمای دیگر و این همه مردم که بسیج شده بودند ، دشمن را تا خود مرزها عقب راندند ، البته پس از آن ،هنوز هم خطر احساس می شد، اما سلطان قاجار و ولیعهد و قشون ، سهل انگارانه پنداشتند که خطر رفع شده است بنابراین سراغ شکار و لهو و لعب رفتند . از طرفی مردم در صحنه حاضر بودند، لکن فرماندهی و آلات جنگی و تجهیزات بدست حکومت بود ، و دست علماء خالی بود ، بلکه علماء تنها از جهت شرافت و تاثیر معنوی در بین مردم ، حاضر شده بودند ، اما فرماندهی بدست علماء نبود ، در قبضه ی افراد مورد تایید علماء هم نبود، بلکه در دستان لشکریانی بود که زیر نظر ولیعهد کار می کردند، در نتیجه دشمن از این فرصت سوء استفاده کرد و دوباره حمله ور شد و کسی که بتواند در مقابلشان قد علم کند یافت نشد. مردم هم که نه آموزش نظامی دیده بودند و نه می دانستند چگونه باید دفاع کنند، تعداد بسیار زیادی شهید دادند و بقیه هم عقب نشینی نمودند ،در نتیجه دشمنان دوباره آذربایجان را -که درحال حاضر بعنوان یک کشور مستقل شناخته می شود- تصرف کردند. 🔸در این میان دولتی ها هم برای اینکه خودشان را تبرئه کنند ، تبلیغات سوئی بر علیه علماء راه انداختند با این توضیح که حضور علماء -مانند سید مجاهد - باعث شکست در مقابل دشمن شده است و منجر به عقب نشینی گشت. 🔹از عبرتهای روزگار این بود که سید محمد مجاهد موقع برگشت در همان مدرسه ی قزوین مستقر شد و وضو گرفت و بجای اینکه مردم بیایند و تبرک کنند ، در عوض صورتش را با آب دهان و تف پر کردند، این مظلومیت علمای شیعه بود. و ایشان در همان سال فوت کرد. البته عبرتهای زیادی هست اما یکی از عبرتها ی مهمش این است که اگر فقیه بخواهد ورود کند، باید حتما فرماندهی را بدست بگیرد اما اگر قرار باشد بصورت تشریفاتی و معنوی به تنهایی حضور پیدا کند ،نتیجه اش این می شود که در تاریخ می بینیم. فقیه باید مثل حضرت امام باشد که زمانی که دموکراتها و ضد انقلابهای کردستان، پس از پیروزی انقلاب اسلامی، پاوه و چندین شهر دیگر را اشغال کردند، مرحوم امام بیانیه ای صادر کرد که «من بعنوان فرمانده کل قوا بر همه ی ارتش و بر همه ی نیروهای مسلح امر می کنم که همین امروز ، راه بیافتند بطرف کردستان» و هنوز حرکت نکرده بودند که نیروهای ضد انقلاب پا به فرار گذاشتند ، با همین بیانیه که امام می فرمایند: بعنوان فرمانده کل قوا... ✅اینگونه است که فقیه می تواند یک فقه حکومتی را تشکیل دهد و ده ها سال بگذرد و کشور از گزند دشمن مصون بماند و إن شاء‌الله تا ظهور حضرت مهدی(عج) ادامه یابد ، و إلا اگر بناباشد مقام یک فقیه در حکومت ، صرفا تشریفاتی باشد و قدرت دست دیگران باشد ،تضمینی بر اجرای احکام اسلام و بقای حکومت اسلامی وجود ندارد ، بلکه حتما باید فقیه متصدی گردد و یا اینکه افراد مورد اعتمادی را منصوب کند که به نمایندگی از او کارها را انجام دهند. (درس خارج فقه، حجت الاسلام و المسلمین محسن حیدری، مورخ ۱۷ آذر ۹۸) 📣تشکل انقلابی سُعداء 🆔 @soada_qom