در برابر مستکبران نباید کوتاه آمد «وَ قَاتِلُوهُمْ حَتَّى لَا تَكُونَ فِتْنَهًٌْ »... چشم در برابر چشم! این منطق اسلام در برابر قلدری مستکبران و خباثت جنایتکاران است. دینی که آغازگر حمله و جنگ نیست. این سخن تجسم عینی اسلام حسین بن علی(ع) در معرکه عاشوراست: «انی اکره ان ابداهم القتال...»! اما همان‌قدر که در این مکتب مومنان خاصه کسانی که صاحب‌منصب هستند و جایگاه‌های قدرت و حکومت را برعهده‌ دارند به مدارا و ملاطفت با ضعیفان و طبقات پایین و مردم عادی سفارش و توصیه اکید شده‌اند(... الله الله فی طبقه السفلی!) به ایستادگی و کوتاه نیامدن در برابر زیاده‌خواهان و قداره‌بندان و ظالمان تأکید کرده است(...کونوا للظالمین خصما!) و این سیره رسول خداست به‌ویژه پس از هجرت و شروع جامعه‌سازی. ایشان برای ساختن جامعه از همان اولین روز و روزها فرمان کار همگانی و سازندگی صادر می‌کند(مسجدسازی) اعلام وحدت و برادری می‌کند(انما المومنون اخوه)، اداره جامعه را بر مبنای قانون، آن هم قانونی که جوهر و محورش «عدالت» است،(لیقوم الناس بالقسط)... و آنگاه در برابر چشمان نگران پیروان سایر ادیان بر اصل آزادی در چارچوب قانون تأکید می‌کند(لا اکراه فی الدین) و... در کنار همه اینها به بسیج نظامی و تقویت امور دفاعی و امنیتی جامعه دست می‌زند تا اگر متجاوز و جنایتکاری پایش را از گلیم خود درازتر کرد و خواست امنیت جامعه نوپا را بر هم زند و عرض و ناموس آن را هدف قرار دهد، ضربه را با ضربه‌ای محکم‌تر پاسخ دهد و چنان به دهانش بکوبد که دیگر هیچ‌گاه جرأت گستاخی و شرارت در‌باره جامعه اسلامی حتی به ذهنش خطور نکند. پیامبر(ص) در دوران ده‌ساله مدینه، همه اصول و شرایط دولت و جامعه‌سازی را رعایت کرد و فراهم آورد... و در اواخر عمر سرتاسر جزیرهًْ‌العرب را زیر پرچم اسلام متحد ساخت تا... همه‌چیز برای برپایی تمدنی خیره‌کننده و شکوهمند فراهم و آماده ‌باشد...