❓ پرسش شماره : ۵
📝 موضوع : اخلاقی
🔖 عنوان : تحجّر
🗣
پرسش :
نسبت به " تحجّر " چند سوال وجود دارد:
۱-تحجر به چه معناست؟
۲-عوامل به وجود آمدن تحجر چیست؟
۳-تحجر چه آثاری در پی دارد؟
۴-برای پیشگیری از بوجودآمدن یا برای از بین بردن این صفت چه اقدامی باید کرد ؟
✍
پاسخ:
◽️«تَحَجُّر» در لغت و اصطلاح و قرآن:
● در لغت : به معنای «سنگ شدن» است.
● در اصطلاح : به معنای امتناع انسان از پذیرش حق و رویگردانی از خداوند است که به قلب انسان نسبت داده میشود.نقطۀ مقابل تَحَجُّر «شرح صدر» است.
● در آیات قرآن از تَحَجُّر به «قساوت قلب» و عدم خضوع در برابر حقیقت تعبیر شده است. همانگونه که انسانها در درک مطالب یکسان نیستند بعضى با یک اشارۀ لطیف یا یک کلام کوتاه، حقیقت را به خوبى درک میکنند و بعضی در نقطۀ مقابل آن قرار دارند، در پذیرش حق هم عدهای با یک تذکر بیدار میشوند، و یک موعظه و اندرز در روح آنها طوفان بپا میکند، در حالیکه بعضى دیگر شدیدترین خطابهها و گویاترین دلایل و نیرومندترین اندرز و مواعظ در وجودشان کمترین اثرى نمیگذارد.
قرآن در این زمینه بعضى از انسانها را صاحب «شرح صدر» و گستردگى روح و بعضى را داراى تنگى و «ضیق صدر» معرفى میکند، چنانکه میفرماید: «آنکس را که خدا میخواهد هدایتش کند، سینهاش را براى اسلام گشاده میسازد، و آنکس را که بخواهد گمراه نماید سینهاش را چنان تنگ میکند که گویى میخواهد به آسمان بالا رود".
◽️عوامل تَحَجُّر و قساوت قلب:
① تقلید از عوام سبب تحجّر و جمود است. مشرکان در توجیه اعمال خود میگفتند: چون پدران خود را بر این دین یافتیم این دین را برگزیدیم.
پایبندى بیچون و چرا به سنّتها و آداب ملّى و قومى، سبب تخدیر جامعه و سدّ راه فکر و نوآورى و مانع شناخت حقیقت است.
البته باید توجه داشت که اینگونه از تقلید و پیروی، با تقلید از اهل علم و دانشمندان، فرق دارد. این نه تنها مانع شناخت حقیقت و نوآوری نیست، بلکه وسیلۀ تکامل و رشد و ترقّى است و به همین دلیل مورد تأیید قرآن قرار گرفته است. چنانکه قرآن برای رسیدن به هدایت و رشد میفرماید: «از اهل ذکر بپرسید».و «به هدایت آنان اقتدا کنید».
② همنشینى با بدان و فاجران و مجرمان و تأثیرپذیری از آنان.
③ دنیاپرستى، هواپرستى و آرزوهای دور و دراز، باعث تنگى روح و قساوت قلب میشود.[ از جمله پیامهاى پروردگار به حضرت موسی(علیه السلام) این بود: «اى موسى آرزوهایت را در دنیا دراز مکن که قلبت سخت و انعطافناپذیر میشود، و سنگدلان از من دورند".
④ کفر موجب تَحَجُّر و قساوت قلب است.
مؤمن همیشه رو به رشد و حرکت است؛ زیرا چشم حقیقتبین، نور، نفس پاک و دل زنده دارد، امّا کافر حاضر نیست حقیقت را ببیند و به جهت سنگدلى، آنرا نمیپذیرد و به دلیل ظلمات جهل و تعصّب و تحجّر در راه حقّ حرکت نمیکند.
⑤ جهل و گناه و لجاجت و جدال کفر و مراء و ... .
امام علی(علیه السلام) فرمود: «اشکها خشک نمیشوند، مگر به دلیل سختى دلها و دلها سخت و سنگین نمیشوند، مگر به دلیل فزونى گناه"!
◽️آثار تَحَجُّر و قساوت قلب:
① تحجّر و تعصّب، سبب نادیده گرفتن حقایق است. قرآن کریم در این باره میفرماید: «(متحجّرین) به آنچه بر انگیخته شدهاند، کفر میورزند».
② پایان تحجّر و تعصّب و لجاجت نابودى است.
خدای متعال میفرماید: «ما از آنها انتقام میگیریم»؛زیرا تعصّب و تحجّر به جایى میرسد که پیامبر معصومى مانند ابراهیم(علیه السلام) که بیان و معجزه و علم دارد برای مشتى سنگ و چوب و جماد محکوم به سوختن میشود.
③ تحجّر و تعصّب، سبب دلمردگی میشود.
مؤمنان، مردمى زندهدل و برخوردار از حیات حقیقى هستند؛ زیرا ایمان به فرد و جامعه حیات میبخشد و کفر مرگ فرد و جامعه را در پی دارد.
◽️چگونه می توان قساوت قلب را ریشه کن کرد؟
خداوند متعال برای رهایی از تحجر و قساوت قلب، اسباب زیادی را مهیا کرده است (به شرط اینکه انسان نیز بخواهد). بعضی از این اسباب عبارتاند از:
① یادآورى و تذکر سبب برانگیختن و بیدار کردن دانستههاى انسان در خاطره و ذهن است و عقل انسان، به گونهای است که اگر صاحب خرد آنرا بکاود و برانگیزد، حقایق نهفتۀ بسیاری از او آشکار میشود که میتواند قساوت قلب را از انسان بزداید.
② مطالعات پیگیر و مستمر در آثار و احوال و سرنوشت گذشتگان و عبرت گرفتن از آنان.
③ ارتباط مداوم با دانشمندان و علماى صالح.
یاد خدا.
④ خودسازى و تهذیب نفس
⑤ پرهیز از گناه و مخصوصا پرهیز از غذاى حرام.
⑥ به هر حال، براى به دست آوردن شرح صدر و رهایى از قساوت قلب، باید به درگاه خدا روى آورد تا آن نور الاهى که پیامبر وعده داده در قلب بتابد، اشک ریختن از خوف خدا، و از عشق آن محبوب بیمثال، تأثیر عجیبى در رقت و نرمش و گسترش روح دارد، و جمود چشم از نشانههاى سنگدلى است.
#خصال #پیامبران
@soalvajavab