پرسش شماره : ۹ 📝 موضوع : امامت 🔖 عنوان : عدم ذکر نام ائمه در قرآن 🗣 پرسش : چرا نام امامان(علیه السلام) به طور صریح در قرآن نیامده است؟ ✍ پاسخ: در ابتدا باید به دو نکته توجه شود: نام امامان معصوم(علیهم السلام) به طور صریح در کلام پیامبر اکرم(صلوات الله علیه و آله) آمده است، مخصوصاً نام مبارک حضرت على(علیه السلام) که در چندین مورد، پیامبر اکرم بر جانشینى آن‌حضرت و ولایت ایشان، تصریح نموده‏اند.احادیث پیامبر (صلوات الله علیه وآله) مربوط به خلافت و جانشینى حضرت على(علیه السلام) اکثرا متواترند و به این مطلب در بسیارى از کتب عامه و خاصه اشاره شده است. در قرآن مجید به ولایت امام على(علیه السلام)، اشاره شده است، هرچند که صریحا نام ایشان نیامده است.به عنوان نمونه، عموم مفسران، چه شیعه و چه سنى، اذعان دارند که آیه 55 سوره‏ى مائده در شأن حضرت على(علیه السلام) نازل شده، و جز او مصداقى ندارد. ◻️ اما این‌که چرا نام ائمه(علیهم السلام) صریحا در قرآن ذکر نشده، چند دلیل می‌‏تواند داشته باشد: بناى قرآن بر این است که مسائل را به صورت کلى و به شکل اصل و قاعده بیان کند، نه این‌که جزئیات و ریز آنها را تشریح نماید، چنان‌که در مورد بسیارى از اصول و فروع، این‌گونه بوده است. علت پرداختن قرآن به کلیات هم روشن است زیرا قرآن به عنوان پیام هدایت الهی برای همة انسان هاست،‌ و همه زیرساخت های زندگی مادی و معنوی آدمی را در بر می گیرد و به همة‌ قلمروهای زندگی مادی و معنوی، فردی، اجتماعی، اخلاقی، دنیوی و اخروی توجه کرده است. به طور طبیعی همة این مطالب را نمی توان در یک کتاب به طور تفصیلی بیان کرد. در مانند چنین مسئله‏اى که احتمال مخالفت زیاد است، مصلحت در آن است که قرآن به صورت غیر صریح مطلب را بیان کند؛ زیرا احتمال دارد که دامنه‌ی مخالفت با مسئله‌ی امامت امیرالمؤمنین على(علیه السلام) تا خود قرآن مجید نیز کشیده شود و این مسلماً به صلاح مسلمانان نبوده و نیست. پس می‌‏توان گفت که نکته‌ی اصلى در عدم ذکر صریح نام ائمه‌ی اطهار(علیهم السلام)، و یا لااقل نام امیرالمؤمنین(علیه السلام) صیانت قرآن از تحریف و کم و زیاد شدن بوده است. ما وقتی به قرآن مراجعه می کنیم، می بینیم خداوند به دو طریق افراد را معرفی کرده است، گاهی افراد را به نام معرفی کرده، مانند«اذْکُرْ فِی الْکِتابِ إِبْراهیمَ...بعضی اوقات هم فرد مورد نظر را با اوصاف معرّفی کرده، مانند داستان حضرت سلیمان(علیه السلام)، که می فرماید:«قالَ الَّذی عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْکِتاب...‏»؛ چه بسا معرفی از طریق ذکر فضائل و خصوصیات، راه بهتری برای معرفی افراد باشد زیرا اسم افراد اختصاصی نیست و احتمال سوء استفاده از آن توسط دیگران می باشد«على» فقط نام حضرت امیرالمؤمنین(علیه السلام) نبوده، همان‏گونه که «ابوطالب» تنها کنیه پدر بزرگوارش نبوده است، بلکه نام و کنیه افراد متعدّدى در میان عرب «على» و «ابوطالب» بوده، بنابراین اگر نام «على» صریحاً در قرآن ذکر مى ‏شد، شاید افرادی آن را بر «على» دیگرى تطبیق مى‏ کردند» یا لااقل چنین احتمالی در اینصورت می رود و حال آنکه در روش دیگر چنین احتمالی نمی رود. اگر قرار باشد ملاک ما در رد یا اثبات چیزی، ذکر یا عدم ذکر آن در قرآن باشد، باید بسیاری از معتقدات مسلم و قطعی میان تمام مسلمانان را کنار بگذاریم. بسیاری از انبیاء نه نامی از آنها در قرآن آمده و نه یادی از آنها شده است ولی این دلیلی برای انکار آنها نمی شود. چه بسا ذکر نام ائمه سبب می‌شد که آزمندان حکومت و ریاست به نسل‌کشی بپردازند، آنها برای اینکه از تولد آن امامان جلوگیری کنند، هیچ بعید نبود همچنانکه درباره حضرت موسی(علیه السلام) رخ داد به نسل کشی اهل بیت دست بزنند. لذا درباره حضرت مهدی(عج) هم که در احادیث تاکید به نسب و خاندان ایشان شده بود، می بینیم حساسیت‌های فراوانی پدید آورد و خانه حضرت عسکری(علیه السلام) مدت‌ها تحت‌ نظر و مراقبت بود تا فرزندی از او به دنیا نیاید و در صورت تولد، هر چه زودتر به حیات او خاتمه دهند».  برخی شاید فکر کنند که اگر نام ائمه(علیهم السلام) در قرآن ذکر می شد دیگر هیچ کس جرأت مخالفت با آن را نداشت و همه می پذیرفتند لذا باعث هدایت جامعه و جلوگیری از انحراف امت می شد. ولی ما معتقدیم که حتی اگر نام ائمه(علیهم السلام) هم در قرآن می‌آمد ، پیروان سقیفه حاضر نبودند بپذیرندمثلاخلیفه اول با آوردن حدیثی که تنها خود شاهد صدور آن از پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) بود، بر خلاف آیات صریح قرآن ارث بردن از پیامبران را انکار و فدک را از حضرت فاطمه(سلام الله علیها) ‏پس گرفت. @soalvajavab