پرسش شماره :۴۱ 📝 موضوع : نبوت 🔖 عنوان : علت نزول بلاء بر آل یعقوب 🗣 پرسش : آیا در روایات ذکر شده است که علت آن همه بلاء و گرفتاری که بر حضرت یعقوب وارد آمد چیست ؟ ✍ پاسخ: در روایتی،امام سجاد علیه السلام علت نزول گرفتاری بر آل یعقوب را «توجه نکردن به یک نیازمند» بیان میفرمایند. 📖 مالک ابن عطیه از ثمالی نقل میکند که او میگوید : نماز صبح روز جمعه را در مدينه با حضرت على بن الحسين عليهما السّلام خواندم و وقتى آن حضرت از نماز و تسبيحات فارغ شدند از جا برخاسته و به اتّفاق به طرف منزل آن جناب رفتيم،به درب منزل حضرت كه رسيديم كنيز خود به نام سكينه را صدا زده و به او فرمودند: هر سائلى كه از درب منزل من عبور كرد حتما به او طعام بدهيد چه آن كه امروز،روز جمعه مى‌باشد. كنيز عرضه داشت:هر سائلى كه مستحق نيست‌؟ حضرت فرمودند:مى‌ترسم برخى از سائلين مستحق بوده و ما به آنها طعام نداده ردّشان كنيم پس آنچه به يعقوب نازل شد به ما اهل بيت نيز نازل گردد،بنا بر اين به هر سائلى اطعام كنيد و حتما او را بهره‌مند نماييد. جناب يعقوب هر روز قوچى را سر مى‌بريد و از آن تصدّق مى‌نمود و خود و عيالش نيز از آن تناول مى‌كردند،شب جمعه‌اى هنگام غروب در وقتى كه حضرت يعقوب مى‌خواستند افطار كنند سائلى مؤمن كه روزه‌دار و مستحق بود به خانه آن حضرت عبور كرد و فرياد زد:سائلى غريب و گرسنه را از زيادى طعام خود بدهيد.مكرّر اين نداء را داد و جناب يعقوب و اهل خانه‌اش آن را مى‌شنيدند و چون باستحقاقش واقف نبودند كلامش را تصديق نمى‌كردند،سائل چون از احسان آنها مأيوس شد و شب فرا رسيد كلمه استرجاع بر زبان جارى كرد و اشك ريخت و از گرسنگى خود شكايت به حقّ‌ تعالى نمود و آن شب را با گرسنگى به صبح رساند و روز بعد را با گرسنگى روزه داشت در حالى كه حمد خداى را بجا مى‌آورد. و از آن طرف يعقوب و اهل بيتش سير و با شكم پر شب را به صبح رسانده در حالى كه طعام زيادى نزدشان بود خداوند عزّ و جلّ‌ در صبح آن شب به يعقوب وحى نمود:اى يعقوب بنده مرا خوار و ذليل نمودى و بدين وسيله غضب مرا فراهم كرده و خود و فرزندانت مستوجب عقوبت و تنبيه من شديد،اى يعقوب محبوب‌ترين انبياء و مكرّم‌ترين آنها نزد من آن است كه به مساكين از بندگانم ترحّم كرده و آنها را به خود نزديك نموده و طعامشان بدهد و مكان و منزل جهت آنها فراهم كند،چرا شب گذشته به بنده ما ذيمال كه در پرستش و عبادت ما سخت كوشا بوده و از ظاهر دنيا به اندكى بسنده نموده وقتى هنگام افطار تو به درب منزلت رسيد و فرياد زد:به سائل غريب و بنده قانع ترحم كرده طعام دهيد،طعام ندادى و به او رحم ننمودى‌؟او پس از آن كه مأيوس از درب خانه تو رد شد كلمه استرجاع (گفتن)« إِنّٰا لِلّٰهِ‌ وَ إِنّٰا إِلَيْهِ‌ رٰاجِعُونَ‌ »بر زبان جارى كرد و اشگ ريخت و سپس شكايت حالش را نزد من نمود،شب را با گرسنگى در حالى كه حمد ستايش مرا بجا مى‌آورد به سر برد و صبح نمود در حالى كه روزه‌دار بود و تو اى يعقوب با فرزندانت سير خوابيديد و صبح نموديد و حال آن كه از زيادى طعام شب نزدتان مانده بود،آيا نمى‌دانى كه عقوبت و مؤاخذه من نسبت به دوستانم سريعتر و زودتر از تنبيه و عقوبت دشمنانم مى‌باشد؟ و اين نيست مگر حسن نظر من به دوستان و در استدراج قرار دادن دشمنان. به عزّت و جلال خود قسم،بر تو گرفتارى نازل خواهم نمود،تو و فرزندانت را در معرض مصيبت قرار داده و با عقوبتم آزار و ايذائت خواهم نمود،پس آماده بلا و سختى بوده و به قضاء من راضى و در مصائب شكيبا باشيد. @soalvajavab @AmirGrali