🔹تقریباً تا این دوره از مجلس، اَتمسفر زیسته‌ی وکلای زن مجلس، مُلهم از درد مبارزه در زمان طاغوت بوده است و این یعنی تا این دوره زنان قانونگذار از مبارزین بالفعل با رژیم گذشته بوده‌اند و ساختارهای اولیه از ابتدایی‌ترین مسائل اعم از سنگ‌بنای حضور زنان در مجلس تا شروع رسیدگی به مسائل زنان و ... به‌دست آنان پایه‌گذاری شده بود. 🔹اما از مهمترین مصوبات این دوره پیرو اصل ٢١ قانون اساسی ج.ا، دولت موظف به تضمین حقوق زنان در تمامی جهات با رعایت موازین اسلامی است. قانون تأمین زنان و کودکان بی‌سرپرست در ١٠ ماده به توضیح شرایط و ارائه خدمات و ... در این چارچوب می‌پردازد. ‌ماده ۱ - به پیروی از تعالیم عالیه اسلام در جهت حفظ شئون و حقوق اجتماعی زن وکودک بی‌سرپرست و زدودن آثار فقر از جامعه اسلامی و به‌منظور اجرای قسمتی از اصل بیست و یکم قانون اساسی ج.ا.ا، زنان و کودکان بی‌سرپرستی که تحت پوشش قوانین حمایتی دیگری ‌نیستند از حمایت‌های مقرر در این قانون بهره‌مند خواهند شد. ‌ماده ۲ - مشمولان این قانون عبارتند از: ۱ - زنان بیوه ٢- زنان پیر و سالخورده ٣- سایر زنان و دختران بی‌سرپرست ٤- کودکان بی‌سرپرست ‌ماده ۳ - زنان و کودکان بی‌سرپرست که به هر نحو از مستمری‌های بازنشستگی، ازکارافتادگی و بازماندگان بهره‌مند می‌شوند و یا از تمکن مالی‌برخوردار باشند از شمول مقررات این قانون خارج هستند. ‌ماده ۴ – حمایت‌های موضوع این قانون عبارتند از: ۱ – حمایت‌های مالی ۲ – حمایت‌های فرهنگی، اجتماعی ۳ - نگهداری روزانه یا شبانه‌روزی کودکان و زنان سالمند بی‌سرپرست. 🔹به بیان یکی از قانونگذاران زن مجلس، جنسیت در خدمت تاثیر ندارد. این مفهوم را زمانی می‌توان هضم و درک نمود که به زعم ما با خاطرات مرحومه دکتر "فاطمه همایون مقدم" (مادر شهید ناصر عبدالی) نماینده منتخب دوره چهارم مجلس از حوزه انتخابیه تبریز همراه شویم. بدون اغراق نگارش و مطالعه یادداشت عَبث بود اگر نامی از نماینده تراز ج.ا به میان نمی‌آمد. او برای خدمت شأنی قائل نبود جز درک درد مردم و کمک به حل مشکلاتشان. 🔹برخی از کنشگری‌های مرحومه مقدم در کسوت نمایندگی را در ادامه به روایت کتاب خاطرات او از نظر می‌گذرانیم. 🔹«شنیده بود استاندار تبریز خوب کار نمی‌کند. خودش راه افتاد سمت دفتر استاندار، وقتی دید مردمی که برای کارهایشان مراجعه کرده‌اند ساعت‌ها در صف ایستاده‌اند خودش هم توی صف منتظر ماند. هر از چندگاهی مسئول دفتر استاندار بیرون می‌آمد و می‌گفت ایشان جلسه دارند. بعد از یک ساعت استاندار تنها از اتاقش بیرون آمد. گفتند می‌خواهد برود نماز! فاطمه پشت سرش راه افتاد. سلام کرد و پرسید: کجا تشریف می‌برین؟ استاندار که جواب داد برای نماز می‌روم فاطمه با عصبانیت گفت: چند ساعته مردم و معطل کردین میگین جلسه دارم در حالی که کسی تو اتاقتون نبوده، حالا هم به بهانه نماز دارین تشریف می‌برین؟ تکلیف این مردم چیه که کارشون افتاده دست شما؟» 🔹«فاطمه با ناراحتی گفت: یه مشکلی پیش اومده و خانمی که باردار بوده فوت شد. رضا گفت: خب تو این منطقه و حوزه انتخابی با این وسعت این اتفاق زیاد می‌افتد. فاطمه جواب داد: نه اینجا. من برای اون روستا، هم بودجه راهش رو گرفته بودم هم بودجه مرکز بهداشتی رو. داده بودم به منطقه. حالا نه جاده رو درست کردن نه مرکز بهداشتی رو تاسیس کردن. این خانم رو تا اومدن برسونن به شهر تو راه فوت شده. الان این مسئولان مقصرن. در مجلس عزای آن زن باردار شرکت کرد و با بازماندگانش همدردی کرد. وقتی فهمید زن چهار تا بچه دیگر هم داشته و آن‌ها یتیم شده‌اند دلش بیشتر سوخت. به سراغ مسئولین تبریز رفت. آن‌ها زیربار نمی‌رفتند. درگیری شدیدی اتفاق افتاد. با ناراحتی و عصبانیت رو به مسئولین گفت: مجلس این بودجه رو تصویب کرده و شما دریافت کردین، خون این خانم باردار گردن شماست. حق نداشتید آنقدر کوتاهی کنید که این اتفاق بیفتد. کسی نبود یک جواب قانع‌کننده بدهد هر کدام طفره می‌رفتند تا این اتفاق را گردن دیگری بیندازند. برای این موضوع در صحن علنی مجلس از وزیر جهادسازندگی سوال کرد. وزیر هم در پاسخگویی این را هم گفت که بیشترین مکاتباتش از بین نماینده‌ها با خانم مقدم بوده.»