📖 مردی برای اصلاح سـر و صورتش به آرایشگاه رفت. در حال کار، گفتگویی بین‌او و آرایشگر شروع شد. آرایشگر گفت من باور نمی‌ کنم خداوند وجود داشته باشد. مشتری پرسید چرا؟ گفت کافی است داخل خیابان بـروی تاببینی چرا خداوند وجود ندارد. اگر خدا بـود آیا این همه مریض میشدند و ایـن همه درد و رنـج وجود داشت؟ نمیتوانم خدای مهربانی را تصور کنم که اجازه دهداین دردها وجود داشته باشد آرایشگر که کارش تمام‌شد مشتری از مغازه بیرون رفت. در خیابان مردی را دید با موهای بلند و کثیف و ریش اصلاح نکرده. بـه آرایشگاه برگشت و گفت به‌نظر من آرایشگر وجود ندارد. آرایشگر باتعجب گفت چرا این حرف رو میزنی؟ من که اینجا‌م، همین الان موهای تو را کوتاه کردم مشتری گفت آرایشگرها وجود ندارند چـون اگـر وجـود داشتند ، کسی مثل مردی که بیرون است باموهای بلند و ریش اصلاح نکرده پیدا نمی شد آرایشگر گفت آرایشگرها وجود دارند این مردم هستند که‌ مراجعه نمیکنند. مشتـری گفت دقیقاً نکته همین است خدا هم وجود دارد فقط مـردم به او مراجعه نمی‌کنند و دنبالش نمی‌روند. برای همین است که این همه درد و رنج در دنیا وجود دارد ┈┈┈┈┈┈┈┈┈ ╔╦══• •✠•❀ - ❀•✠ • •══╦╗ @sokhanangoharbar ╚╩══• •✠•❀ - ❀•✠ • •══╩╝