🔘 جای خالی قهرمان‌های تمدن اسلامی در رسانه‌ها 📌 بخش اول 🔹 انسان در سیر رشد فیزیکی خود بعد از پشت سر گذاشتن خرد سالی و وارد شدن به دوران کودکی پا به عرصه‌ی رشد شخصیتی و شکل گرفتن ابعاد هویتی خود می‌گذارد، (می‌دانیم که اتفاق‌های قبل از این دوره نیز بر شکل گرفتن شخصیت افراد موثر است اما قصد ما پرداختن به دورۀ اکتسابی خود فرد است) در ابتدای امر کودکان بنابر فطرت کمال طلب خود سعی در رشد و متعالی شدن دارند، گر چه شاید خیلی برنامه‌ریزی شده و برخواسته از اراده و تدبیر نباشد اما بسیار تشنه و جویای حقیقت هستند. 🔸 با توجه به اینکه ممکن است در این مرحله کودکان و یا حتی برخی نوجوانان تصور و فهم درستی از کمالات و ارزش‌های والای انسانی نداشته باشند و منشاء بیشتر رفتارها و گرایشات آنان فطری باشد، اما محیط و رفتار شخصیت‌های پیرامون آنان در شکل گیری شخصیت آنها بسیار مؤثر است و غالبا به سوی چیزهایی که توسط قوای حسیه برای آنان قابل درک است گرایش پیدا می‌کنند و آنها را الگوی ریل گذاری رفتار خود قرار می‌دهند. 🔹 قهرمانان دوران کودکی هر فردی افراد محدودی هستند که او می‌شناسد، و به خاطر شناختی که روی توانایی ها و خصوصیات عالی آنان دارد سعی می‌کند خود را به این شخصیت‌ها نزدیک کند و خصوصیت‌های آنان را کسب نماید، مثلا افراد در سنین کودکی فکر می‌کنند قوی‌ترین فرد جهان قلدر محله‌شان است؛ ولی در عصر حاضر به مدد رسانه‌ها این مرزها بسیار جا به جا شده است و گستره‌ی اطلاعاتی افراد نیز افزایش یافته است، به طور مثال در حال حاضر قهرمان بسیاری از کودکان ما شخصیت‌های کارتونی، بازی‌های رایانه‌ای و یا فوتبالیست‌ها و هنر پیشگان آن سوی دنیا هستند و همواره سعی می‌کنند خود را شبیه به آنان کرده و مثل آنان رفتار کنند. 🔸 بسیاری از نظریه پردازان در اندیشکده‌های مختلف دنیا بهترین راهکار را برای تحت کنترل گرفتن افراد و جوامع بشری حکومت بر ذهن آنان بر شمرده‌اند و در همین راستا شروع به ارائه و یا بال و پر دادن به الگوهایی به ظاهر متعالی و ایده آل پرداخته‌اند، که با تحت کنترل گرفتن این افراد تمام شیفتگان و طرفداران این افراد را نیز تحت کنترل بگیرند، مثالا حکومتی که بر اساس مبانی طاغوتی شکل گرفته است و اقامه ارزش‌های الهی برای آن خطر جدی شمرده می‌شود، قهرمانانی را برای الگو گرفتن به جامعه معرفی می‌کند و پر و بال می‌دهد که در راستای مبانی غیر الهی آن قدم بر می‌دارند. 🔹 گرچه جریان هنری خصوصا سینما و خوانندگی و یا جریانات ورزشی در ابتدا مستقل بوده و صرفا برای گذران اوقات فراغت و یا سرگرمی انسان ادامه‌ی حیات می‌دادند، اما سالیان زیادی است که این کارکردها به حاشیه رفته‌اند و همین هنر پیشه‌ها، خوانندگان و ورزشکاران تبدیل به سربازان خط مقدم مکاتب فلسفی و سیاسی برای گسترش مبانی فکری خود شده اند؛ مثلا شلوار پاره و یا مدل‌های موی عجیب غرب که عقل سالم حکم به غلط و نادرست بودن آنان می‌کند، وقتی همین رفتارها از یک به اصطلاح سوپر استار سر می‌زند برای دیگران و خصوصا طرفدران آن قابل قبول و توجیه پذیر می‌شود، حال رفتارهایی مانند بی بند و باری و غیره... بماند. 👤 حسین کاوه ✍️ #️⃣ 🌐 @sollam