🔰 نقش عقل در ظهورگیری و تفسیر متون دینی
🎙 آیت الله یزدان پناه
📆 ششم مرادماه، جلسه دوم
✅ مقدمه: رویکردهای مختلف در ظهورگیری از متون دینی:
۱. رویکرد تعطیل عقل
۲. رویکرد حداکثری به عقل
۳. رویکرد میانه
✅ تبیین نقش عقل بر اساس رویکرد میانه:
1️⃣ عقل بر جدلی و برهانی تقسیم میشود.
عقل جدلی یا مشهوری، عقلی است که مطلب را برای خود یا مخاطب سامان می دهد و باعث اقناع وی میشود. چنین عقلی لزوما به دنبال کشف واقع نیست بلکه هدف نهایی آن، اقناع است.
عقل برهانی، ناظر به واقع و کشف حقیقت است.
2️⃣ همانطور که گذشت محتوای متون دینی، واقع قدسی است. از این روی، در فهم این متون نیز باید از عقل برهانی بهره برد. مداقه در این متون نیز مداقه برای کشف واقع است، آنگونه که هست، نه اقناع.
3️⃣ عقل برهانی در فهم متون دینی سه کارکرد دارد: عقل فاهم، عقل پایه، عقل نظام یاب.
۳.۱ عقل فاهم
برای فهم یک متن باید بستر آن را شناخت. بستر متون دینی، هستی شناسانه است. این بستر همسوی با بستر فلسفه و کلام باشد. بنابراین، عقل برهانی ورزیده در چنین بستری کارایی دارد. اگر عقل برهانی ورزیده نباشد، فهمی حاصل نمی شود.
گاهی باید پرسشی در فلسفه تولید شود و پاسخ آن را از متن دینی طلب کرد. این فرآیند، استنباط و استنطاق نام دارد.
کار دیگر عقل فاهم، جمع سالم بین روایات است.
۳.۲ عقل پایه ای:
عقل پایه ای، عقلی فطری و مدرک اولیات، فطریات و لوازم بیّن آنهاست. چنین عقلی، پایه فهم است. در فهم متون دینی نیز این عقل، پایه است.
اگر ورزیدگی فلسفی نباشد، عقل پایه ای نیز ناکارآمد می شود؛ یعنی متوجه بین تناقضات دیدگه خود نمی شود و در مقام تطبیق، مصادیق اصل تناقض را باز نمی شناسد.
۳.۳ عقل نظام یاب:
هستی شناسی قدسی، نظام مند است و این نظام مندی در متون دینی هم منعکس شده است. کشف و پیوند میان گزاره های پراکنده دینی، وظیفه عقل نظام یاب است. البته، این فرآیند نیز قاعده مند بوده و تابع قوانین است.
🖋تدوین حجت الاسلام مهدی خیاط زاده
https://eitaa.com/solookvaerfandaramal