..... .... . بچه‌ها حداقل سعی کنید که سه روز از گناه پاک باشید! اگر سه روز مراقبه و محاسبه اعمال انجام دهید، حتما به شما عنایاتی می‌شود!....) ... ماجرای واقعی شهیدی که مادرش قصد سقط او را داشت : شهید علی اصغر اتحادی چهار دختر و سه پسر داشتم... اما باز باردار بودم و دیگر تمایلی برای داشتن فرزندی دیگر نداشم. دارویی برای سقط جنین گرفتم و آماده کردم و گوشه ای گذاشتم ، همان شب خواب دیدم بیرون خانه هم همه و شلوغ است ، درب خانه هم زده می شد!! در را باز کردم ، دیدم آقایی نورانی با عبا و عمامه ای خاک آلود از سمت قبله آمد. نوزادی در آغوش داشت، رو به من گفت: این بچه را قبول می کنی؟ گفتم: نه، من خودم فرزند زیاد دارم!! آن آقای نورانی فرمود: حتی اگر علی اصغر امام حسین علیه السلام باشد؟! بعد هم نوزاد را در آغوشم گذاشت و رو چرخاند و رفت... گفتم: اقا شما کی هستید؟ گفت: علی ابن الحسین امام سجاد علیه السلام! هراسان از خواب پریدم ، رفتم سراغ ظرف دارو ، دیدم ظرف دارو خالی است! صبح رفتم خدمت شهید آیت الله دستغیب و جریان خواب را گفتم. آقا فرمودند: شما صاحب پسری می شوی که بین شانه هایش نشانه است ، آن را نگه دار!‌ آخرین پسرم ، روز میلاد امام سجاد علیه السلام  به دنیا آمد و نام او را علی اصغر گذاشتند در حالی که بین دو شانه اش جای یک دست بود!!! علی اصغر، در عملیات محرم، در روز شهادت امام سجاد علیه السلام  ، در تیپ امام سجاد علیه السلام شهید شد! شاید فرزندی که سقط می‌شود، بنا باشد سردار سپاه ارباب باشد! به مادر و پدر او بودن افتخار کنیم...) .... همیشه پشتیبان اسلام و ولایت فقیه باشید و هیچ وقت نگذارید کسی به رهبر عزیزتر از جانم حرفی بزند و همیشه مدافع انقلاب و خون شهدا باشید...) : « خواسته من از شما این است که لحظه ای از ولایت و خط رهبری جدا نشوید...) : در هر صورت ممکن، پشتیبان ولی‌فقیه باشید و بمانید چون مملکت اسلامی بدون ولی‌فقیه ارزشی ندارد...) ... شما را بہ چند کارِ مهم سفارش مے کنم: از ولایت فقیہ حضرت آیت الله خامنہ‌اے حمایت کنید و گوش بہ فرمانش باشید تا در روز قیامت شرمنده حضرت علے(ع) نشوید امام خمینے(ره) و شهدا را فراموش نکنید کہ حق بزرگے بر گردن ما دارند مسجدها را خالے نگذارید و نمازها را بہ جماعت بخوانید و شرکت در مراسم دعاها را فراموش نکنید خواهرم حجابت را بہ احترام فاطمہ زهرا(س) و حفظ خون شهدا و عاقبت بخیرے رعایت کن بہ یکدیگر سر بزنید و از حال و روز همدیگر بے خبر نباشید و تا جایے کہ مے توانید بہ یکدیگر کمک کنید ولادت ۱۳۲۹/۶/۱۷ شهادت ۱۳۶۹/۲/۱۰.....) ... ای خدای بزرگ.. تو را شکر می‌کنم که علی را آفريدی تا در عشق و دردِ تنهایی مَظهرِ خدایی باشد.. و دردمندانِ دل‌سوخته در عالم تنهایی به او بی‌اندیشند و از تصور چنین محبوبی خدایی آرامش یابند ...) ... خدایا! اگر روزی آمد که محبت علی را از من گرفتی ،جان در بدنم نباشد، خدایا حال می‌دانم که علی چرا چیزی را جز دل چاه برای درد دل انتخاب نکرد ، خیلی چیزها را نمی‌توان به هیچ‌کس گفت... خدایا! جان آن امام زمان(عج) را سالم بدار که امید شیعه است...) ... شما اگر می‌خواهید به من خدمتی کنید گهگاهی به یادم بیاورید که من همان محمد علی رجایی،فرزند عبدالصمد،اهل قزوینم که قبلا دوره‌گردی می‌کردم و در آغاز نوجوانی قابلمه و بادیه فروش بودم و هر گاه دیدید که در من تغییراتی به وجود آمده و ممکن است خود را فراموش کرده باشم همان مشخصات را در کنار گوشم زمزمه کنید این تذکر و یادآوری برای من از خیلی چیزها ارزنده تر است!....) ... هنگامی که علی اکبر را داخل قبر گذاشتند او را به علی اکبر امام حسین(ع) قسم دادم و گفتم: پسرم! چشمانت را باز کن تا یک بار دیگر تو را ببینم آنگاه چشمانش را باز کرد و این چنین شهید آخرین درخواست مادرش را اجابت کرد و برای ما تصاویری به یادگار گذاشت که بدانیم شهدا زنده اند راوی: مادر شهید....) 📿❤